-
اعضای تفریح پذیز بدن...
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1392 11:38
اعضای تفریحپذیر بدنم نیاز به استراحت دارند شدید! ریه، معده و سایر اعضای تفریحپذیر وابسته که از قلم افتادند...
-
کلیشه...
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1392 13:25
کسی هست شمال رفته باشه و زیر ماسه خاکش نکرده باشند؟ غیر ممکنه! کلیشه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1392 12:38
نمیدونم بندازم گردن Irancell یا iPhone یا iOS 7... خـــلــاصــه بــد جـــوری اینروزا از آنــتــن نــاراضــیـــم!
-
چه کارهائی...
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1392 00:07
چه کارهائی که ما میکنیم و دیگران فکرش را هم نمیکنند که بکنیم... چه کارهائی که ما میکنیم و اگـر دیگران بـکنـنـد برایمان عجیب است... چه کارهائی که ما نمیکنیم و اگر دیگران بـکنـنـد کار خاصّی نکرده اند... چه کارهائی که ما نمیکنیم و بـعـد حسـرت میخوریم که چرا نکردیم...
-
سهنقطه...
یکشنبه 14 مهرماه سال 1392 03:33
-
اینائی که...
جمعه 12 مهرماه سال 1392 11:25
اینائی که وقتی سوار اتوبوس میشند، حتّی نمیبینند صندلی خالی هست واسه نشستن یا نه و یه گوشه میایستند و میله رو میگیرند و فقط بیرون رو نگاه میکنند... اینا یه ایستگاه بعد میخواند پیاده بشند. هیچ مشکلی هم ندارند. خیلی هم از لحاظ روحی اوکی هستند...
-
I'm Happy and I know it
پنجشنبه 11 مهرماه سال 1392 17:47
مهم نیست چی داری! مهم اینه که با چیزائی که داری چقدر هــپــی هستی...
-
زامبی
پنجشنبه 11 مهرماه سال 1392 17:33
من نمیدونم این موضوع مسخرهی "زامبی" و مایحتوی چقدر بین این آمریکائیهای خرافاتی و احمق طرفدار داره که این کارگردانهای سودجوی هالیوودی دست از سر ساختن فیلمهای زامبی بر نمیدارند! شــت... با همهی حوصله سربر بودنش، "خون آشام" باز به نسبت قابل تحملتره. درصد خریّت کمتری برای دیدن فیلمها و خوندن...
-
پا در میانی کردن
پنجشنبه 11 مهرماه سال 1392 12:47
"پا در میانی کردن" که دیگه حتماً فحشه! تازه به بزرگترها میگند که اونا بکنند...
-
504 Essential Words
چهارشنبه 10 مهرماه سال 1392 16:26
پنجتا درس اوّل کتاب 504م پوسپوس شده از بش این کتابو فقط شروع کردم! آخراش هنوز بو نوئی میده... ᴾᴱᴰᴿᴼ
-
کچل
سهشنبه 9 مهرماه سال 1392 23:55
به یه آدم مودار، صد بار بگو کچل! عین صد بارشو میگه میخنده. ولی فقط کافیه به یه آدم کممو یه بار بگی کچل! و اینه داستان بعضی از دوستان کچل ما... ᴾᴱᴰᴿᴼ
-
مینا لاکانی
شنبه 6 مهرماه سال 1392 01:05
از " مسکونی " و " عروس گشون " بتونم ساده بگذرم از " لاکانی " نمیتونم! این یکی دیگه حتماً فحشه...
-
فحش
شنبه 6 مهرماه سال 1392 01:02
میگم این واژهی "مسکونی" فحش نیست؟
-
پدرام اعظم پناه
جمعه 5 مهرماه سال 1392 04:24
نام و نشان: پدرام اعظمپناه | شهرت: پدرو پناه ᴾᴱᴰᴿᴼ | زادگاه: مرداویج، اصفهان، ایران | زادروز: بیستوهشتمین روز از تیرماه سالی در دههی شصت خورشیدی، ساعت ۲:۲۰ پیش از نیستی آفتاب | آموختهها: دیپلم ریاضی-فیزیک، مهندس فناوری اطلاعات، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته معماریکامپیوتر دانشگاه شهید بهشتی | کار و پیشه: مدرس...
-
تحصیلات
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1392 14:48
دنبال یه واژه فارسی بجای"تحصیلات" میگشتم، نهایتاً به این نتیجه رسیدم که نه تنها نیست، بلکه همین رو هم باید چسبید و خدا رو صد هزار مرتبه شکر کرد که این خربزه شیرینه. هر چی لغت ما تو این زمینه و کلاً تو زبان فارسی(!) داریم عربیه : علم، تحصیل، مدرسه، درس، تهذیب... :-| تازه ادعامون هم میشه که آ...ی آقا ما دو...
-
کبوتر با کبوتر
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1392 13:29
از نظر تمام دخترهای زشت و بد هـیکل، پسرا همشون هــوسبـازند از نظر تمام پسرائی که پراید و پژو دارند، دخترا همشون آهن پرستن این تفسیر همون مثال معروفه که میگه : کبوتر با کبوتر باز با باز، کند همجنس با همجنس پرواز. به اندازه داشتههات که انتظار داشته باشی، همه چی درست میشه.. ما که با بازمون خوشیم!
-
ᴾᴱᴰᴿᴼ
جمعه 29 شهریورماه سال 1392 15:01
-
نسل جدید...
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1392 14:23
نونهال که بودم وقتى بچّه کوچیک بیزبون دستم میدادند، یجاشو محکم نیشگون میگرفتم که عَــر بزنه من حال کنم. بیزبون ازین جهت که یهو زبون وا نکنه همه چیو لو بده آبروم جلو ننه باباش بره. نه که فکر کنید من از نونهالى بیمار بودما، نه. من فقط یکم دوشوارى دارم... خلاصه چند وقت پیش یاد قدیما خواستم اوّل یه حالى به بچهى...
-
What would you wear...
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1392 00:09
Teacher (Me): What would you wear to attract people if you had as much money as you could imagine and nobody would told you what to wear or what not to wear? Student (G.I.L.1): Nothing!
-
اینجا گودبای پارتی ح.ن
جمعه 22 شهریورماه سال 1392 17:10
امروز با یه دوست پانزده، شانزده ساله تموم کردم. ح.ن. تازه فهمیدم به شدت دو رو بود. کسی که خوشحالی من ناراحتش کنه، یا حتی خوشحالی من خوشحالش نکنه... کسی که جلوی دیگران داشتههای من رو کمرنگ و نداشتههام رو پررنگ کنه، واسه بهتر جلوده دادن خودش.... کسی که ادعاهای کذب ماتحت خر پاره کنش برای دیگران رو خودش هم باور کنه و بی...
-
پدرامی بی اعصاب
جمعه 22 شهریورماه سال 1392 13:02
مُخ بنده جاى دوچرخه سوارى نیست. مراقبِ اوّل خودت، بعداً دوچرخت باش...
-
فلوت ممنوع
جمعه 22 شهریورماه سال 1392 12:48
یاشـار: بابا، چرا اینجا فلوت ممنوعه؟ باباش: اینجا ورود ممنوعه، نه فلوت ممنوع. یاشـار: نه بابا، زده فلوت ممنوع، ببین... باباش: کو؟ کدوم تابلو رو دیدى؟ یاشـار: اونهاش، اونجا... (اشاره با تابلوى بوغزدن ممنوع روبروى بیمارستان شریعتى) پ.ن: یاشار، پسر ششساله رضا (اکبر سابق) از دوستان من است...
-
ظاهر، باطن
پنجشنبه 21 شهریورماه سال 1392 16:00
یه زِرى هست که اکثراً (از جمله قبلاً خود بنده) میزنند که میگه : "ظاهر مهم نیست، عادّى میشه! اخلاق مهمه" بد نیست یادی کنیم از زنده یاد "زااارت". اتفاقاً به نظرم برعکس. منظورم از برعکس این نیست که اخلاق مهم نیست، منظورم اینه که ظاهر خیلى مهمه. اولاً انواع پسماندههای شهری تو اون ظاهرى که بخواد عادى...
-
تعارف
سهشنبه 19 شهریورماه سال 1392 01:13
چند دفعه بگم، من تعارف معارف حالیم نیست، مخصوصاً این مدلیش دیگه... چند شب پیش طرفاى ساعت ١٢ شب خسته و خواب آلود رفتم سوپرى آب معدنى بخرم، مغازه داره همچین داش مشتى از آب در اومد و تریپ "چاکرتیم، نوکرتیم" حرف میزد. موقع حساب کردن، بقیه پول رو که بهم داد درومد گفت : "یا على". منم خواستم کم نیارم خیلى...
-
آدمها
دوشنبه 18 شهریورماه سال 1392 00:57
آدمها نداشتههایشان را دروغ میگویند تازه بدستآوردههایشان را فریاد میزنند داشتههایشان را سکوت میکنند انسانها...
-
فوقلیسانس قبول شدم
سهشنبه 5 شهریورماه سال 1392 15:42
وقتی فوقلیسانس دانشگاه دولتی شهید بهشتی تهران رشته معماری کامپیوتر قبول بشی...
-
پشهکوری II
سهشنبه 5 شهریورماه سال 1392 00:32
بیچاره پشه کورى! فقط یکى دو هفته عمر میکنه. دوسه روز اوّل که بچست حالیش نیست، هیچ. سه چهار روزشو که جوونه کلّش باد داره و بو قرمه سبزى میده، که اونم هیچ. چند روز آخرم که لابد پیره، پیرا هم میگند مثل بچه هاند، باز اونم هیچ! یعنى فقط دو سه روز از عمرش رو اون وسط مثل آدم زندگى میکنه، که حتماً اونم دستش به مخ زدن و...
-
قسم حضرت عباس، دم خروس
دوشنبه 4 شهریورماه سال 1392 22:57
یه زمانى میرسه، که دیگه هیچ چیز خوشحالت نمیکنه، دیگه از هیچ چیز ناراحت نمیشى، یه زمانى خیلى بزرگ میشى دیگه، اصلاً خیلى خفن میشى اونموقع! دیگه میشى تو مایههاى ترمیناتور و اسپایدر من و اینا... دقّت کردید الآن نصف بیشتر کاربراى فارسى زبان فیسبوک به یه همچین مقام والائى رسیدند؟ :-| همه اکثراً از از دم (به قول رحیم...
-
فیلم هاى برگزیده اصفهان
جمعه 1 شهریورماه سال 1392 16:57
طنز : مسافرى از طوقچى، بازار مسگرها، من اصلیتاً تهرانیم اکشن : شبهاى وحید، کافه مفتآباد، کهکه خورى براى دو نفر عاشقانه : گذرى در چهارباغ، روى کوى صفه ترسناک : فرار از زینبیه، تنها در سبزهمیدان، ساعت ١٠ شب درام : زندگى در دولتآباد، خرید از سیتىسنتر، فقط یه کورس تاکسى + ١٨ : به سوى جلفا، یک قدمى نظر، شبهاى خانه...
-
جمعهها...
جمعه 1 شهریورماه سال 1392 14:02
جمعهها من رو فقط یاد دو چیز میاندازه : امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) و احمد آزاد. من نمیدونم این مَرد محترم و زحمتکش خسته نمیشه از پیرهن صورتی ؟ :-| بعضی وقتها حس میکنم وقتی زنگ میزنند به برنامش و ازش پیرهن صورتی رو درخواست میکنند دارند اُسگُلش میکنند! شما هم تشریف بیارید دیگه آقا، مُردیم از انتظار...
-
عصر سگى
یکشنبه 27 مردادماه سال 1392 20:55
ازون روزایى که بعد از غروب آفتاب از خواب بعد از ظهرت بیدار میشى و نمیدونى الآن صبحه یا عصر متنفرم. تا آخر شبت عین عصر جمعه دلگیر و کسل کنندست. مخصوصاً که کولر خونمون هم قرش گرفته و فعلاً دل به کار نمیده. مگه یه معجزه اتفاق بیفته و اونروز رو تبدیل کنه به یه روز تازه عادى. واسه یه روز خوب شدن حتماً دوتا معجزه نیازه. یکى...
-
انواع پسر از نظر هوش و پول
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1392 16:47
از نظر من پسرا تو ایران چهار دستند 1. خنگ و بیپول 2. خنگ و پولدار 3. باهوش و بیپول 4. باهوش و پولدار هیچکس از تو شکم ننش پولدار به دنیا نمیاد پس در هر چهار دسته منظور از پول، پول حاجآقا باباست... i. دستهی اوّل که تکلیفشون معلومه. اینا بدبخت به دنیا میاند، بدبخت از دنیا میرند. نزدیک ترین مدرسه به خونشون تا...
-
پ ا ه ا ی ک ث ی ف - Public Version
جمعه 18 مردادماه سال 1392 14:11
And they keep me going آنها هستند که مرا راه میبرند If the earth had a heart, I could feel it beat اگر زمین قلبی داشت، میتوانستم احساس کنم Through the bottom of my D i r t y F e e t. ضربانش را با کف پ ا ه ا ی ک ث ی ف م http://instagram.com/p/cwPOw9FknW/
-
پا ه ا ی ک ث ی ف...
جمعه 18 مردادماه سال 1392 13:32
-
عشق...
جمعه 18 مردادماه سال 1392 12:38
از این دوتا عکس نتیجه میگیریم مریم خانوم داستانِ ما دلش واسه اینجورى نگاه کردن به تتلوش تنگ شده. در غیر این صودت ر*دم تو اون مخ مریم خانوم داستان ما، که هنوز سنش دو رقمی نشده، ری*ه تو معنى و مفهوم عشق! و ما با اینها شدیم هفتاد ملیون . و این داستان ادامه دارد... تصویر در ادامه مطلب والا به قرعان ما تا همین چند وقت پیش...
-
بدبختی یعنی...
جمعه 18 مردادماه سال 1392 12:04
بدبختى یعنى با یه پروفایل Fake تو فیسبوک ١٢ تا دوست مشترک داشته باشى. آخ که من دلم اوّل واسه صاحب پروفایله میسوزه، بعدم واسه اون ١٢ تا دوسـت مـشـتـرک. ما با اینا شدیم هفتاد میلیون، دوستای فیسبوک منم با اینا شده هفتصد نفر... همه هم دوستای دانشگاهم، پسر و دختر! من نمیفهمم هدف یکی از اد کردن کسی که نمیشناستش چی...
-
عید فطر مبارک
جمعه 18 مردادماه سال 1392 12:02
عید فطر رو باید به اونائى که روزه نگرفتند بیشتر تبریک گفت. عذابى که روزه خواران کشیدند، عمراً روزه داران کشیده باشند...
-
این عشق منه...
سهشنبه 15 مردادماه سال 1392 16:22
در هفته اخیر حداقّل ده مورد از دخترائى رو دیدم که عکس بچّه فک و فامیلهاشون رو گذاشتند اینور اونور و زیرش نوشتند "این عشق منه" :-| اینقدر این کلیشه اِپیدمى شده که داره به عصب میزنه. مخصوصاً که من روش کلید هم کردم جدیداً. چرا فکر میکنید واسه بقیه جذابه که اون موجود زشت عشق شماست؟ بعدم با این عشق انتخاب...
-
گذشته، آینده...
سهشنبه 15 مردادماه سال 1392 16:22
گپی شده از وبلاگ " آزاد زندگی کن، یا بمیر "... چندین سال پیش، فک کنم سال ۸۵ بود، نیمه دوّم سال. من سر دبیر نشریه طلوع بودم. توی دفتر نشریه، کنار دفتر آقای حاج محمدی، مسئول امور دانشجویی، نشسته بودم ک پدرام اعظم پناه ، ک فکر کنم اون موقع طراح نشریه بود، آمد داخل و فی البداهه و بدون هیچ زمینه قبلی این مکالمه...
-
حتّی
دوشنبه 14 مردادماه سال 1392 14:03
اصلاً حاظر نیستم حتّی به این فکر کنم که... آدم حسابی، دارم میگم اصلاً حاظر نیستم بهش فکر کنم، اونوقت تو انتظار داری دربارش بنویسم؟ :-|
-
بی تو هم میشود زنده ماند...
چهارشنبه 9 مردادماه سال 1392 15:38
بی تو هم میشود زندگی کرد! مـثـل شـبـهایی که لامپ هست، برق نیست مـثـل وقـتهایـی که موبایل هست، آنتن نمیدهد مثل ظهرهای تابسـتـانی کـه کـولر هـسـت، آب نـیـسـت مـثل وقتهایی که مـاشین هسـت، بـاک مـاشـین خـالـیست مثل وقتهایی که لباس هست، همهی لباسهایت چرک است مثل وقتهایی که عابر بانک هست، حساب بانکیت خالیست مثل...
-
نامه اسرار آمیز
سهشنبه 8 مردادماه سال 1392 12:27
باورم نمیشه هنوز الاغهایی پیدا میشه که "نامه اسرار آمیز به نام شانس" پیغام میذارند! با اینا شدیم هفتاد و پنج میلیون... اینا همونائیند که میرند مهرهمار میگیرند بلکه چهار نفر بهشون توجّه کنند. اینا همونائیند که میرند طلسم میگیرند میپاشند اینجا اونجا بلکه بختشون باز شه. اینا همونائیند که یه رمال...
-
لعنت بر ذهن منحرف
سهشنبه 8 مردادماه سال 1392 12:03
همه زیر تختمن... همه اسباب و اثاثیهی اضافی که بهشون نیاز ندارم. دیگه زیر تختم جا نداره... لعنت بر ذهن منحرف!
-
So do I
یکشنبه 6 مردادماه سال 1392 19:47
-
دل تنگم...
شنبه 5 مردادماه سال 1392 15:35
بعضیا حوصلشون که سر میره فکر میکنند دلشون تنگ شده. دلتنگی یعنی تو اوج کارت یاد یکی باشی. دلتنگی یعنی وقتی میخوابی اون بیاد تو ذهنت. صب که پا میشی اون بیاد جلو چشمات. دلتنگی یعنی تا نبینیش آروم نشی... شمام اگه دلت واسه ما اینجوری تنگ شد که فبها، در غیر این صورت جای دل تنگت رو با ک*ن گشادت عوض کنی همه چی حلّه!
-
خیلی خوش عکسی
شنبه 5 مردادماه سال 1392 01:35
"خیلی خوش عکسی" تمجیده یا تحقیر؟ فحش نباشه؟ خیلی وقته ذهنم رو درگیر کرده :-|
-
اعتراف
شنبه 5 مردادماه سال 1392 01:17
اعتراف میکنم تا همین چند وقت پیش فکر میکردم "عاشق سینه چاکتم" یعنی عاشق چاک سینههاتم...
-
لپتاپ عزیزم، بیخیال
سهشنبه 1 مردادماه سال 1392 16:20
شک ندارم اگه لپتاپ بیزبونم زبون داشت، اوّل به نرمی ازم خواهش میکرد که چند ساعتی خاموشش کنم و بعد از اینکه میدید فایدهای نداره، حتماً فحشم میداد. آخه بیچاره بیستوچهار ساعته روشنه! شانس آوردم بیزبون دست و پا نداره وگرنه چک و لقد (لگد) بود که از چپ و راست و شایدم وسط نثارم میشد. خیلی خوشحالم که اعضای دیگه هم...
-
What's Your E-mail Address
شنبه 29 تیرماه سال 1392 16:01
از شاگردم میپرسم آدرس ایملت چیه؟ میگه : "پویا پیزی @ یاهو دات کام" حالا بیا کلاس رو جمع کن... پ.ن : 1. حرف Z در انگلیسی آمریکائی /Zi/ (زی) خوانده میشود 2. پیزی در لحجهی اصفهانی داستانی دارد...
-
قلم نوری
جمعه 28 تیرماه سال 1392 15:38
همون دو دقیقهای هم که به بهونه کار با لپتاپ سر کلاسها مینشستیم پرید! خداحافظ صندلی! من از قلم نوری متنفرم...