ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
الان امین زنگ زد گفت که یک جفت کفش و یه شلوارک از من خونش جا مونده. تا شب باید برم بگیرمشون چون فردا دیگه اون خونه خونهای نیست که تا دیروز میشد شب تا صبح توش بیدار موند و فرار از زندان دید...
هماین تابستون این سومین خونه ایه که باید شمارش رو از تو گوشیم پاک کنم! به خدا خیلی دلم گرفته.
یکی عقربه های ساعت رو بچینه...
یادته میگفتم : دنیا دو روزه یه روزش هم جمعست؟
هیچوقت خوشی رو به تعویق ننداز چون دیگه فردایی نیست.
به من اعتماد کن
امروز روز دومه
زمان همه چیز رو درست نمیکنه، زمان فقط همه چیز رو عوض میکنه...