صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

Girlfriendship Nomination

Just made up a silly but meaningful word to justify these temporary relationships : "Girlfriendship Nomination". how about that?

دکتر مهندس های مملکت

فرق یک دکتر با یک مهندس اینه که یه دکتر، خوب میکنه، امّا یه مهندس، دُرســت میکنه!...

مست و هوشیار

زیــادی کــه شــاد بــاشــی، بــعــداً ازت مــی‌پــرســنــد : "مــَــســتــ... بــودی؟"
ادامه مطلب ...

لاستیک

Lastic وارد پارسی شد و به لاستیک تبدیل شد. لاستیک به خمینی‌شهر اصفهان رفت و دوباره شد لَــســتــیــک!

جلاخالق...

فلصفحه...

قمارباز میگه به ت*مم! آدم معتقد میگه قسمت بود...

فلصفحه...

اگر شما به یکدیگر احترام بگذارید، یکدیگر هم به شما احترام می‌گذارد...

قرار به سبک دهه شصت

چند وقت پیش با مهرشاد قرار گذاشتیم :


ساعت 12:00 دروازه شیراز.


اون دانشگاه صنعتی بود و من خونه. هیچکدوم هم موبایل نداشتیم. مثل دهه ی شصت. قرار شد هر کسی 10 دقیقه برای اون یکی صبر کنه...


تو راه کلّی استرس دیر رسیدن داشتم، قیافه‌ی تک تک آدم‌ها رو نگاه میکردم ببینم مهرشاده یا نه. بیشتر از 10 بار ساعتم رو نگاه کردم. چند بار توهّم ویبراتور موبایل زدم. چند بار دست کردم تو جیب و جَرم دنبال گوشی گشتم زنگ بزنم بگم کجایی. خلاصه وقتی دیدمش، انگار یه بار خــیــلــی سنگین از روی دوشم برداشتند. نرسیده به آخر، خــدایــا از تو ممنونم که هاتف محمول (مـوبـایـل یا همان تلقن همراه) را آفریدی و به ما هدیه کردی. چی کشیدند بنده خداها، بندگانت در دهه‌ی شصت، دهه‌ی "ما آمدیم، نبودید" پشت در...


یاد قطعه‌ی م‌ح‌س‌ن ن‌ا‌م‌ج و افتادم، دهه‌ی شصت...

ادامه مطلب ...

تجربه میشه واست...

من از روزی می‌ترسم که وقتی دارند می‌ذارندم تو قبر هم یکی پیدا بشه پَته کفن رو بزنه کنار و آروم در گوشم بگه : طـــــوری نـــیـــســـت! تـجـربـه مـیـشـه واسـت...

پسر خوب

پـسـرِ خـوب دنـبـالِ دخـتـرِ نـاز مـیـره، دخـتـرِ نـاز دنـبـال پـسـرِ عـوضـی، پـسـرِ عـوضـی دنـبـال دخـتـرِ عـوضـی، دخـترِ عـوضـی دنـبـالِ پـسـر پـولـدار! پـسرِ پـولـدار بـا دخـتـرِ عـوضـی مـی‌مـونه، پـسـرِ عـوضـی بـا دخـتـرِ نـاز و پـسـرِ خـوب بـا دسـت راسـتـش...

Show

اگه دهه هفتادی نیستید حتماً یادتون میاد...


یادم میاد عید که میشد همه دنبال شو بودند. شوی جدید به نام همون سال. مثلاً شوی 1372 روی :


VHS cassette with ruler.jpg


یادم میاد همیشه فکر میکردم این خواننده های متجدّد ایرانی-لوس‌آنجلسی، سالی یه بار اونم فقط عید ها دور هم جمع میشند و کل نوروز رو تو یه اتاقی، سالنی چیزی میزنند و میخونند و میرقصند و ویدئو پر میکنند بعدش میدند کوجی زادوری اونم میده به یه جایی که نمیدونم کجاست به نام طنین و کلتکس رکوردز، اونا هم از روش تکثیر میکنند میفرستند ایران واسه ماها. یادم میاد فکر میکردن این خواننده های متجدد لوس‌آنجلسی هیچ غمی تو دنیا ندارن.


یادمه فکر میکردم هر کی زود تر شوی اون سال رو داشته باشه خفن تره. خونواده میشستیم دور هم یک ساعت شو میدیدم. چقدر عید بود همه چی. تازه وقتی مهمون داشتیم بازم همونو میذاشتیم واسه مهمونامون اونا هم شاد شن...