صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

کو دکی

خوشحالم که دوران کودکیم در عصر ارتباطات و تکنولوژی نبود. همون صبحش بود! در حد تلفن ثابت و آتاری و فیلم ویدئویی! ᴾᴱᴰᴿᴼ

زبان

چرا زبون حیوونا بین المللیه ولی مال انسان‌ها نه؟ ما حتّی شنیدنمون هم با هم فرق داره. ما می‌شونیم که مرغ میگه "قد قد قدا" ولی انگلیسی زبان‌ها می‌شنوند که همین موجود می‌گه "cluck، cluck!" یا مثلاً سگای ما می‌گند "واق واق" ولی سگای خارجیا می‌گند "woof woof". این تفاوت از ماست نه از حیوونا. چرا ماها اینقدر با هم تفاوت داریم؟


http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_animal_sounds

قفس

وقتی آدم از یه قفس کوچیک فکری آزاد می‌شه، تازه می‌فهمه تو یه قفس فکری بزرگتره و وقتی دوباره از این قفس بزرگتر بیرون میاد داستان به همین منوال تکرار می‌شه. این جور که پیداست این قفس‌ها تمومی نداره و فقط سایزشون بزرگتر می‌شه. این قفس‌های تو در تو از مکان‌ها و جامعه‌های کوچیک شروع می‌شه و به جای مشخصی ختم نمی‌شه. از خونه و خانواده شروع می‌شه، به مهد کودک و دبستان و محله میرسه، از راهنمائی و دبیرستان و دیپلم و شهر می‌گذره، با دانشگاه و لیسانس و سربازی و کشور پر و بال می‌گیره و انقدر ادامه پیدا می‌کنه که حداقّل الآن نمی‌تونم دربارش نظر بدم...

حیوانات

خیلی وقت‌ها، خیلی‌حیوانات را خیلی بیشتر از خیلی انسان‌ها دوست دارم.

کچل

وقتی به یکی که کچل نیست بگی "‫#‏کچل‬" فقط می‌خنده! نهایتاً، خیلی که بخواد بی جنبه بازی در بیاره ناراحت می‌شه. امّا اگه به یه کچل به شوخی هم گفتی کچل، عصبانی می‌شه، یه چند تا می‌ذاره روش و بهت برمی‌گردونه...

باشه...

یه چیزائی هست که آدم خودش هم بخواد قبول کنه نمی‌دونه جواب شعورشو چی بده؟

مهمونی | پارتی

تو یه مهمونی یا پارتی:

سه عدّه از منفورترین افراد هستند: کسانی که جو گیر شدند از دیگران عکس یا فیلم گرفتند، کسانی که به دلیل مشابه کلاس گذاشتند و چُس کنشون دائم تو برق بوده و مهمون‌های که زود اومدند، ماشینشون رو جلو ماشینت پارک کردند و زودتر از تو می‌خوان برند...

سه عدّه از محبوب‌ترین افراد اند: دی‌جِی خوب، صاحب مهمونی و مهمان‌هائی که از همه بیشتر و زیباتر رقصیدند...

(لازم به ذکر است که ساقی فقط تا زمانی که مهمانان مست نشده اند و یا مشروبش به پایان نرسیده است محبوب کاذب و مقطعیست و پس از آن بسیار آهسته به دسته "خنثی" منتقل شده و به دست فراموشی سپرده می‌شود)

دو عدّه از خنثی‌ترین افرادند: پسرائی که حکم تاکسی دربست داشتند و افرادی که سیاه مست شدند، بالا آوردند و گوشه اتاق‌خواب واسه خودشون از هوش رفتند تا مهمونی تمام بشه و یکی برشون داره ببرتشون خونه...

یه عدّه نمک مجلسند: کسائی که خیلی مست شدند ولی هنوز بالا نیاوردند...

سیاه لشگرهای مهمونی هم که این دختر چرک و لَکان که پسر تاکسیا بهشون می‌گند داف، همونایی که همیشه مهمونی دعوت می‌شد...

بت

هیچ وقت واسه خودت از آدمای خیلی موفق تو یه زمینه بُت نساز! خیلی تحصیل کرده، خیلی پولدار، خیلی هنرمند، خیلی عالِم، خیلی ورزشکار...

شک نکن تو جنبه‌های دیگه زندگیشون باختند.

ᴾᴱᴰᴿᴼ

یه توپ دارم قل‌قلیه...

یه توپ دارم قل‌قلیه!
میزنم زمین، میره هوا...