-
باز
جمعه 6 دیماه سال 1392 22:30
باز پیش به سوی تهران، ایندفه برای امتحانا :-|
-
زبان
دوشنبه 2 دیماه سال 1392 14:45
ما مَ یه یه سَت میخوابم :-| مامانم هم متوجّه میشه که من یه یک ساعت میخوابم!
-
کرسیشعرهای فلسفی :دی
جمعه 29 آذرماه سال 1392 13:57
آدمها ترکیبی از چرخخیاطی و چرخگوشتی هستند گه هفت هشت ساعت در طول شبانه روز خاموشند.
-
دو سیب
جمعه 29 آذرماه سال 1392 12:18
اُستاد سر کلاس هی میگه 2C من هوس قلیون میکنم وسط کلاس... یکی دو بار هم گفت VC ولی به رو خودم نیاوردم! ᴾᴱᴰᴿᴼ
-
استاد ببخشید؟
پنجشنبه 28 آذرماه سال 1392 13:32
وقتی از استاد سوال میپرسی و جوابش رو نمیدونه: در اینجا به نظر من، یه لحظه اجازه بدید من، کجا؟ اینجا رو میگید؟ یا اینجا منظورتونه؟ آهان، ببینید، اینجا احتمالاً، در واقع به این صورت هستش که، طبق چیزهائی که قبلاً گفته شده - صحبت نباشه، همه دقّت کنند اینجا - بـله، اگر کــــه، کی میتونه جواب بده؟ پس شما چه دانشجوهائی...
-
خواب میبینم...
پنجشنبه 28 آذرماه سال 1392 10:52
صبح خواب دیدم تو ماشین با دوستام نشستم تو ماشین و تو یه اتوبان آفتابی، خوشحال و خندان با دلی خجسته، داشتیم میرفتیم نمیدونم کجا که یهو یه تگرگ بدی گرفت و با صدای رعد و برق اوّل مث گوسفند از خواب پریدم دیدم همسایمون داره آجر خالی میکنه در خونش :-| کم کم داره یادم میره بیدار شدن طبیعی چه شکلی بوده. الآن ماه هاست...
-
لطفاً اطلاع رسانی کنید...
پنجشنبه 28 آذرماه سال 1392 01:42
لطفاً بخونید و به دوستان و آشنایان اطلاع بدید. ممکنه خیلیها خوشحال بشند، یا خیلیها ناراحت بشند ولی من دوست ندارم چیزی از کسی مخفی بمونه. چند وقتی بود که یکم حالم خوب نبود، سر درد و سر گیجه داشتم. خلاصه یه اصرار اطرافیان به زور رفتم دکتر و آزمایش خون و ازین صحبتها. یه هفته بعد از آزمایش رفتم پیش دکتر واسه نتیجه...
-
خانه اصفهان
چهارشنبه 27 آذرماه سال 1392 14:38
بعد بگید چرا به ملّت گیر میدی! یه پاساژ تو خانهاصفهان ساختند به زور یه طبقهست، اسمشو گذاشتند پنجطبقه...
-
فیسبوک
چهارشنبه 27 آذرماه سال 1392 14:36
من فکر میکردم مشکل از منه، یا فیسبوک زیادی جذابه که وقتی تصمیم میگیرم یه دقیقه فقط یه فیسبوک چک کنم، یک ساعت طول میکشه! تازه فهمیدم نه، دلیلش اینه که اینترنتها زیادی ت**یه. یه ربع طول میکشه وصل بشه! یه ربع طول میکشه فیلتر شکن وصل بشه، یه ربع قطع و وصل میشه، یه ربع هم فیسبوک نصفه نیمه میاد بالا باید ده بار رفرش...
-
سلام؟
چهارشنبه 27 آذرماه سال 1392 14:31
طرف پیغام داده: "سلام؟"... حالا به نظر شما سلام یا نه؟ :-| فکر کنم باید جواب بله یا خیر باشه. کاش حداقّل چهار گزینهای میداد. حالا خوبه نپرسیده: "سلام؟ با رسم شکل توضیح دهید" یا مثلاً: "سلام و چرا؟" یا "سلام؟ دو مورد فقط نام برید" والا با این نوناشون :-|
-
سای-فای
سهشنبه 12 آذرماه سال 1392 15:55
کاش میشد آدم صبحها که از خواب پا میشه ده تا بشه. یکیتو بفرستی سر کار پول زیاد در بیاره و کارای بانکیتو انجام بده. یکیتو بفرستی سر کلاس درس بخونه و علم و ادب بیاموزه، مقاله بخونه و سمینار شرکت کنه. یکیتو بفرستی مسافرت این کشور اون کشور جهانگردی کنه تجربه کسب کنه. یکیت پتو رو بکشه رو خودت بخوابه تا ساعت دوازده...
-
این قافلهی عمر عجب میگذرد...
شنبه 2 آذرماه سال 1392 12:44
چو فردا شود فکر فردا کنیم...
-
گل مریم، گل نرگس
جمعه 1 آذرماه سال 1392 18:41
انگار تمام تصورات دوران کودکی و نوجوانی و نیمی از تصورات دوران جوانیم روی حباب بوده، وقتی دیروز تازه فهمیدم "گل نرگس" رو با "گل مریم" اشتباه میکردم. خعلی دلخورم از خودم...
-
میوه کاج
جمعه 1 آذرماه سال 1392 12:37
درخت هلو میوه میده، درخت موز میوه میده، درخت پرتقال، نارنگی، گیلاس و خرمالو میوه میدند، درخت کــاج هم میوه میده :-| نکرده مثل سرو و سنوبر و اینا هیچی نده که الآن کسیم کاری به کارش نداشته باشهها. میوه داده :-| میوه ندی کسی نمیگه عقیمیهها. هست ماها میگیم "حرف نزنی نمیگند لالهها". چقدر بین جامعهی...
-
تقدم و تأخر
دوشنبه 27 آبانماه سال 1392 14:04
یه سؤالی خیلی وقته مغزم رو درگیر کرده. هر وقت میرم حموم عذاب وجدان میگیرتم. نمیدونم کاری که تو حموم انجام میدم درسته یا غلط. به نظر شما، اوّل شامپو بدن رو باید زد یا شامپو سر؟ بعد من که بدنم از سر نصف بیشتر مردم جهان پر مو تره، باید به بدنم شامپو سر بزنم؟ خدایا توکل به تو...
-
تُل
یکشنبه 19 آبانماه سال 1392 01:17
امروز یه لغت پیدا کردم که مطمئنم کمتر کسی معنیش رو به انگلیسی میدونه: تُل لباس = Bobble یا Pill
-
احتمالاً خداحافظی...
شنبه 18 آبانماه سال 1392 14:31
سه سال پیش، دامنهی PedramOnline.com رو واسه سه سال تمدید کردم سیو هشت هزار تومن. امسال همین دامنه شده سالی چهلو پنج هزار تومن. فکر کنم کمکم باید با پدرامآنلاین.کام خدافظی کنم... ناراحتم...
-
کهکه
دوشنبه 13 آبانماه سال 1392 19:04
استاد سر کلاس چند بار تاکید کرد، نیازی نیست کهکارو بپیچونید.
-
عمو نوروز
دوشنبه 13 آبانماه سال 1392 00:49
شیرینی خامهای فقط عمو نوروز
-
کنتاکی فقط...
یکشنبه 12 آبانماه سال 1392 16:55
فلافل فقط جلیلی تو یکی از پستهای قبلیم نوشته بودم "کنتاکی فقط خانه کنتاکی". خُب گی خَردَم. انسان جایزالخطاست! به علاوه هم قیمت خانه کنتاکی نجومی شده، هم کیفتش به قهقرا رفته... خلاصه فعلاً کنتاکی فقط رُز...
-
داستان زرافه
یکشنبه 12 آبانماه سال 1392 03:01
اینا که عکس پروفایلشون رو زرافه کردند، یه دو سه روزم گوسفند بذارند واسه دل ما...
-
ختنه
یکشنبه 12 آبانماه سال 1392 02:01
آقا ولش کنید! بزرگ که شد، اگه خودش دوست داشت، ختنه میکنه...
-
استرس
شنبه 11 آبانماه سال 1392 16:10
انقدر استرس دور و برمون هست و واسمون عادی شده و بهشون عادت کردیم که فکر میکنیم اینا جزوی از زندگی عادیمونه. هیچوقت بهتر ازین هم نبوده که بتونیم مقایسه کنیم. موبایلا آنتن نمیده، اِسترس اساماس نمیرسه، اِسترس اینترنت قطع میشه، اِسترس اینترنت کم سرعت میشه، اِسترس یه موتوری از کنارت رد میشه، اِسترس تو خیابون آشنا...
-
هوش، شعور، تحصیلات
جمعه 10 آبانماه سال 1392 14:55
هوش، شعور، تحصیلات، سه تا چیز کاملاً جدا از همه که داشتن هر کدوم دلیل بر داشتن دوتای دیگه نیست...
-
خودکرده
جمعه 10 آبانماه سال 1392 14:48
یه فحش جدید یاد گرفتم، فکر کنم خیلی زشت باشه. "خودکرده" این فحش ریشه در ادبیات ما هم داره... فردوسی میگه: بدل گفت خودکرده را چاره نیست بکس بر از این کار بیغاره نیست از این بیت استنباط میشه که درمانی براش وجود نداره. کسی که خودکرده، دیگه کرده... باز همون فردوسی یه جای دیگه تاکید میکنه که خودکرده درمان...
-
یا رومی روم، یا زنگی زنگ
جمعه 10 آبانماه سال 1392 01:28
روایت داریم، اینائی که چهارتا انگشت پاشون رو لاک میزنند یکیش رو نمیزنند روز قیامت چهار-پنجم پُل صِراط رو که رد کردند جلوشون رو میگیرند فشار میدند...
-
آبودان، برزیل، ریهانا
جمعه 10 آبانماه سال 1392 01:06
به نظرتون چرا آبادانیها حس برزیلی بودن بهشون دست میده؟ دقیقاً به همون دلیل که هرکی سیاهه و دماغش شبیه پنج فارسی فکر میکنه شبیه ریهاناست! آخه آقای گودرز، چه ربطی داره به خانم شقایق؟ گوگل سرچ کنی "آبادان برزیل" به عمق فاجعه پی میبری... حالا چرا اگه به هرکی بگی "Rihanna" رو فارسی بنویس، با ح-جیمی...
-
مادرم گاهی 12
پنجشنبه 9 آبانماه سال 1392 17:45
پریشب بابابم بخاری اتاقمو نصب کرد. دیشب جای دوستان خالی، طبق معمول هر شب، فستفود خوردم امّا این دفعه با سُس سیر فراوان. انقدر دهنم بوی سیر گرفته بود که خودم رو هم اذیّت میکرد، چه برسه به اطرافیان. فکر کنم سیرش خام بود :دی حالا ربط این دوتا چیه؟ امروز مامانم اومده تو اتاقم میگه چقدر بو گاز میاد. :-| از صُب دست بابام...
-
گم شده
پنجشنبه 9 آبانماه سال 1392 17:32
آقا یه دوستی ما داریم (داشتیم!) هر موقع ماشین جدید میخره تا مدّتها پیداش نمیشه. از قضا افتاده تو کار خرید و فروش ماشین! خلاصه نامبرده چند وقت پیش از دایره دوستی بنده خارج شده و تاکنون به دایره دوستی بنده مراجعت نکرده است. از عزیزانی که از وی خبر دارند تقاضا میشود به ما خبر داده و علاوه بر دریافت مژدگانی،...
-
یه دوست دارم...
پنجشنبه 9 آبانماه سال 1392 02:21
یادش بخیر. یه دوست دارم، که دوست داره، با دوست تو، دوست بشه. تو دوست داری، با دوست من، که دوست داره با دوست تو دوست بشه، دوست بشی؟ ولی بزرک که شدم، هر وقت دوستام رو با دوستام دوست کردم بعدش مث کرّه اُلاغ کدخدا پشیمون شدم...
-
آبسردکن...
چهارشنبه 8 آبانماه سال 1392 17:45
از بچگی از این صحنه متنفر بودم که سوراخ راه آب یه آبسرد کن دقیقاً زیر شیر آبی باشه که داری ازش آب میخوری. این یعنی دقیقاً وقتی دولا شدی و دستت رو گرفتی زیر شیر آب و داری از تو دستت آب میخوری، چشمت توی این سوراخست. معمولاً هم توش پُر از موی زنونهی بلند، اَخ و تُف پیرمرد، کیک خیس خورده بچه، پوسته تخمه و اینجور...
-
اون لحظه کذائی که...
چهارشنبه 8 آبانماه سال 1392 00:16
از رو مُخترین لحظات اونیه که یکی کنارت میخواد واسه گوشیش Ringtone انتخاب کنه! مخصوصاً اگه گوشیش Nokia باشه...
-
شام عروسی و دوربین بیمحل...
چهارشنبه 8 آبانماه سال 1392 00:02
اون لحظهی کذائی که داری تو عروسی از شام خوردن لذّت میبری یهو دوربین میاد روت...
-
بووه
سهشنبه 7 آبانماه سال 1392 14:22
در شمال غرب مجمعالجزایری در آبهای نیلگون و دوردست اقیانوس آرام، تو یه جزیرهی دور افتادهای، بالای یه کوه آتشفشان خاموشی، کنار یه دریاچه وسط جنگل، یه مملکتی هست که درآمد آرایشگرهای اون مملکت از استاد دانشگاهاش بیشتره. ر**م تو اون مملکت! اسمش هم درست یادم نیست...
-
مادرم گاهی 11
سهشنبه 7 آبانماه سال 1392 13:52
مامانم: جائیت پاره نیست؟ من: جــان؟؟؟ :-| مامانم: تا بابات چرخخیاطی رو در آورده بدوزه برات...
-
چرا؟
دوشنبه 6 آبانماه سال 1392 13:21
نمیدونم اشکال از ریشامه یا از پتو! صبحها که پا میشم کلّی پتو تو ریشامه. همینجوری پیش بره تا سال دیگه پتوم تموم میشه...
-
تفریح
یکشنبه 5 آبانماه سال 1392 13:08
اینروزا بزرگترین تفریح جوونهای ایرانی خوردنه! حالا خوردن هر چی...
-
جنایت...
یکشنبه 5 آبانماه سال 1392 12:46
فکر کنم زنگتفریحها تو این مدرسه دخترونههه روبرو خونه ما، به یکی دو نفر به صورت رَندُم به قصد کُشت تجاوز میشه. من که ندیدم، از صداش میگم...
-
شیرازی
یکشنبه 5 آبانماه سال 1392 01:05
یکیو میشناسم تا پنج شیش سالگی مامان باباش فکر میکردند بچّه شب ادراری داره پوشکش میکردند. نگو یارو اصالتاً شیرازی بوده، صبح که پا میشده میدیده پوشک داره، نقد رو میچسبیده و همونجا می ش ا ش یده... با شناختی که من ازش دارم، همین الآنم پوشکش کنی صُبح توش میش ا ش ه...
-
سوتی تایمس
شنبه 4 آبانماه سال 1392 11:46
انگشت پا کوچیکم...
-
زندگی
جمعه 3 آبانماه سال 1392 16:34
زندگی اونقدر کوتاهه که با فکر کردن به بعضی چیزها، فقط فرصت انجام دادنشون رو از دست میدیم...
-
آشنا، غریبه
جمعه 3 آبانماه سال 1392 01:30
بعضى وقتا وقتى پُست کسى، یا عکس پروفایل کسى رو میبینم، چنان انرژى منفىاى از تو اسکرین گوشى یا مانیتور لپتاپ به سمتم شلیک میشه که سنگینى اَخم شدن ناخوداگاه ابروهام رو حس میکنم. شاید بنده خدا هیچ بدىاى هم تو طول عمرش به من نکرده باشه ولى حسّه دیگه ... چرا باید کسى با این مشخصات رو توى لیستم نگه دارم؟ کسى که میدونم...
-
لحجه
چهارشنبه 24 مهرماه سال 1392 23:14
نمیدونم چرا کسائى که لحجه اصفهانى دارند رو هیچوقت نمیشه جدّى گرفت! کلاً انگار همیشه دارن مسخره بازی در میارن! در حدّی اگه خوشگلترین و جذابترین دختر دنیا با لحجهی اصفهانی واسم با رشید در یه سطحه! البته تو ذهنم بیشتر خشایار مستوفی به لحجهی رشید بود!
-
عکاس، مدل
سهشنبه 23 مهرماه سال 1392 01:43
این روزا هرکی یه دوبین دیجیتال داره میشه عکاس، از هر کی هم عکس میگیره میشه مُدل! قسمشونم راسته! هم این عکاسه، هم اون مُدل...
-
روش تشخیص کودن...
سهشنبه 23 مهرماه سال 1392 00:09
آدمهائی که طنز رو نمیفهمند، جُکهارو نمیگیرند، لطیفههارو تفسیر میکنند و شوخیهارو جدّی میگیرند، هیچوقت نمیتونند خوشحال باشند و خوب زندگی کنند. همیشه یا لبخند حماقت رو لباشونه یا اخمش. اینا از بهره هوشی پائین لذّت میبرند و معنی نصف بیشتر تبلیغهای تلوزیونی، آهنگها و موزیکها، متنها و عکسها و نهایتاً زندگی رو...
-
زنده
دوشنبه 22 مهرماه سال 1392 18:43
http://s1.picofile.com/file/7970852896/IMG_3336.png
-
سیستم دفاعی
شنبه 20 مهرماه سال 1392 23:07
من نمیدونم این سیستم دفاعی بدن من چه غلطی میکنه که از عید امسال تا الآن من دوبار سرما خوردم. این سیستم دفاعی چینیا اینجوریهها. شاید هم دیتا بیسش آپدیت نیست. شیطونه میگه ریمووش کنم یه بیتدیفندری، نُد سیودو ای، مایکروسافت اسنشالی چیزی نصب کنم بجاش. شاید باورتون نشه ولی سرمائی که تو آموزشی سربازی خوردم باعث همه...
-
عقل و ک*ن گشاد
شنبه 20 مهرماه سال 1392 18:40
همه درگیر نزاع بین عقل و احساسند، من درگیر نزاع بین عقل و ک*نِگشادم... عقل میگه: نصف شبی پاشو برو دستشوئی، ش**ت میاد... کیـونِگشاد میگه: ول کن عامو، صب زود بذار جفتشو با هم برو! عقل میگه: پاشو برو کلاس، ساعت هفت صُبه... کیـونِگشاد میگه: میگه ول کن عامو، کلاس ساعت ده رو برو! عقل میگه: یه آب بزن به صودتت هم...
-
تب، مرگ...
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1392 12:08
صدای آلارم گوشیت دلنوازترین صدای دنیا میشه وقتی صبحها یا با صدای جیغجیغ مدرسه دخترونه از خواب ناز بیدارشی، یا با صدای دریل هیلتی همسایه. قدر صدای آلارم گوشیاتون رو بدونید. منم نا شکری کردم که این بلا الهی سرم نازل شد...
-
دهههفتادیها...
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1392 11:43
یه دوتا پرچم بدید دست این دهه هفتادیا یکم واسه همدیگه و مخاطبخاصهاشون هوا کنند این پرچماشون رو، کُری بخونند، شاخبازی درارند، "فازت چیه؟" و "به ما نمیخوری" راه بندازند و ما دهه شصتیها تماشا کنیم بخندیم...