صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

یادم بمونه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

تولّد ۳۳ سالگی من ۲

فقط ‌می‌تونم بگم یکی از معدود تولد‌هاییم بود که واقعاً از ته دل خوشحال بودم...

تولد ۳۳ سالگی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

تولّد ۳۳ سالگی من ۱

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

تحصیل در مقطع دکترا در سوئد / دکترا در سوئد

پرسش: از چه سایتهایی پوزیشن های دکترا را پیدا کنیم؟

پاسخ: دکترا دقیقا مانند کار ثابت دولتی در سوئد حساب می‌شود. به این معنی که در زمان تحصیل حقوق میگیرید، مالیات پرداخت میکنید، در صورت بیماری حقوق دریافت خواهید کرد، حق مرخصی سالیانه دارید و بازنشستگی برای شما در نظر گرفته می‌شود و درصورت عضویت در سندیکا و پیدا نکردن شغل پس از پایان تحصیل میتوانید طبق قانون از حقوق بیکاری استفاده کنید. به همین خاطر اکثر پوزیشن های دکترا (نه همه) در سایت اداره کار (Arbetsförmedlingen) هر استان آگهی می‌شود و همزمان در سایت هر دانشگاه در بخش Vacancies درج می‌شود.


پرسش: درصد درخواست‌های رد‌ شده در سفارت سوئد چقدر هست؟

پاسخ: مشخص نیست اما معمولا سفارت با درخواست‌هایی که تایید دانشگاه را دارند مخالفت نمیکند مگر اینکه رشته های خاصی باشد که مشمول تحریم‌ها شود.


پرسش: هزینه ی زندگی در شهرهای مختلف سوئد چقدر است؟

پاسخ: هزینه ی زندگی در شهرهای بزرگ‌ و مخصوصا جنوبی سوئد معمولا بیشتر از سایر نقاط است. استکهلم مخصوصا در زمینه ی مسکن در این‌زمینه پیشتاز است. بطور میانگین حداقل هزینه برای یک فرد بالغ حدودا ۱۲ هزار کرون در ماه و برای یک خانواده با یک فرزند حدودا ۲۹ هزار کرون می‌باشد.


پرسش: آیا برای تحصیل در مقطع دکترا در سوئد نیاز به یادگیری زبان سوئدی هست؟

پاسخ: خیر، اما آموختن زبان به موفقیت شما در حین تحصیل و یافتن کار پس از آن کمک بسیاری خواهد کرد.


پرسش: آیا داشتن مدرک زبان برای تحصیل در مقطع دکترا اجباریست؟

پاسخ: بله. مدرک آیلتس یا تافل برای دکترا اجباریست. حداقل نمره ی قبولی را دانشگاه مربوطه مشخص می‌کند. البته معمولا این استاد راهنمای شماست که تصمیم می‌گیرد شما علیرغم داشتن مدرک زبان با نمره ی بالا یا حتی کمتر از حدنصاب قادر به تحصیل خواهید بود یا خیر.


پرسش: آیا در صورت دریافت ویزا، همسر و فرزندان هم مجاز به سفر به سوئد خواهند بود؟

پاسخ: بله. همسر ‌و فرزندان می‌توانند در طی تحصیل با دانشجو در سوئد اقامت داشته باشند.


پرسش: در صورت دریافت ویزا، آیا همسر اجازه ی کار و فرزندان حق تحصیل رایگان خواهند داشت؟

پاسخ: بله. فرد دانشجو و همسر و فرزندان وی اجازه ی کار و استفاده ی رایگان از خدمات آموزشی و درمانی را خواهند‌ داشت.


پرسش: دانشجو چگونه از قبولی یا عدم قبولی مطلع می‌شود؟

پاسخ: از طریق دانشگاه مربوطه.


پرسش: چقدر طول میکشید تا نتیجه به دانشجو در صورت انجام مصاحبه اعلام‌شود؟

پاسخ: بستگی به تعداد متقاضی و دانشگاه، می‌تواند از چند هفته تا چند ماه متغیر باشد.


پرسش: سوالات متداول در مصاحبه ی دکترا چه سوالاتی هستند؟

پاسخ: مدل خاص و یکسانی وجود ندارد. معمولا سوالات‌ تخصصی در مورد دانش عمومی، تز کارشناسی ارشد، پژوهشهای احتمالی انجام‌شده و مقالات منتشر شده همیشه مطرح می‌شوند. علاوه بر این از کارجو در مورد روحیه ی تیمی، روش‌های تحقیق و نوشتن مقالات علمی، علاقه به مسافرت و امکان دور بودن از خانه و خانواده و معاشرت با دیگران و هم سوال می‌شود.


پرسش: حداکثر و حداقل زمان تحصیل در مقطع دکترا چقدر است؟

پاسخ: معمولا تحقیق دکترا نمیتواند کمتر از ۳ تا ۳ سال و نیم باشد که آنهم در بهترین حالت و درصورتیکه مقالات منتشر شده در نشریات معتبر به تعداد کافی داشته باشید، قابل اتمام است. حداکثر زمان هم معمولا‌ ۵ سال است که در آنصورت ۲۰ درصد زمانتان به کارهای غیر پژوهشی مانند تدریس یا استادیاری اختصاص خواهد یافت. توجه کنید که در سیستم آموزشی سوئد پس از ۲ تا ۲ سال و نیم، بنا به تشخیص استاد راهنما، تزی تحت عنوان Licentiate مینویسید و از آن دفاع میکنید که خود‌آنهم چندین ماه زمان خواهد برد. البته بعضی از اساتید این تز را با هماهنگی دانشجو از پروسه ی تحقیق وی حذف میکنند.


پرسش: آیا پس از پایان‌ و اخذ مدرک دکترا امکان دریافت اقامت کاری وجود دارد؟

پاسخ: اگر شما طی ۷ سال گذشته، حداقل ۴ سال در مقطع دکترا تحصیل کرده و آن را با‌موفقیت به پایان رسانده باشید، میتوانید اقامت خود را دریافت کنید.


پرسش: چطور میتوانید درخواست ارسالی برای پوزیشن دکترا را جذاب‌تر کنیم؟

پاسخ: تز کارشناسی ارشد شما وزن بسیار بالایی در بررسی درخواست شما دارد. اگر تز شما به انگلیسی روان ترجمه شده باشد و مخصوصا حداقل یک مقاله ی تخصصی در یک نشریه ی معتبر یا چندین مقاله در چند کنفرانس معتبر از تز شما منتشر شده باشد، شانس شما بالاتر خواهد رفت. سوابق کاری هم بی تاثیر نیست اما اهمیت چندانی هم ندارد.


نوشته شده توسط: دکتر دانش داروئی

برای قطعی برق جوک نسازیم!

آقای پژمان موسوی، توی اینستاگرامش مطلبی راجع به شوخی با قطعی برق نوشته بود، که دوست داشتم یک بار برای همیشه، تکلیفم رو با دوستانی که میگن با فلان موضوع شوخی نکنید، مشخص کنم…


ایشون اینطور نوشتن:

”با قطعی برق شوخی نکنیم، برایش جُک نسازیم. بیماران بد حال دارند می‌میرند، دستگاه‌های اکسیژن دارد قطع می‌شود، کسب و کار‌ها دارد ورشکست می‌شوند، کار مردم گیر است، گرما بیداد می‌کند و مردم کلافه شده‌اند. این‌ها شوخی نیست. حق ماست برق داشته باشیم، حق ماست خفه نشویم، حق را فریاد بزنیم”


و من در جواب این دوست عزیز و‌ تمام کسانی که در گذشته و آینده، گفتند و خواهند گفت برای فلان چیز جوک نسازید، اینطور مینویسم:


من به شخصه نادم و پشیمانم که با جوک ساختن در مورد #قطعی_برق، و لبخند آوردن به لب آدم‌ها، حواسشان را از حقوقشان پرت کردم، در دهانشان را گرفتم، و از فریاد زدنشان جلوگیری کردم!

کسی که با دیدن و شنیدن جوک‌های قطعی برق، حقّش رو فراموش کنه، نه تنها مستحق اون حق نیست، بلکه حتّی به نظرم تعریفی از «حق» هم نداره!

همینطور کسی که به خودش حق میده که حق ابراز شوخطبعی من رو ازم بگیره، حتماً یا بویی از طنز نبرده، یا تعریفی از «حق» نداره! هیچکس حق نداره به کس دیگه‌ای بگه حق نداری برای چیزی جوک بسازی!

چرا با بر شمردن مشکلات مردم، این حس رو به اونا القا می‌کنید که جوک ساختن راجع به این مشکلات به معنی تمسخر اونهاست؟ چرا نمی‌تونیم با هم بخندیم، نه به هم؟ همین طرز فکر‌های به ظاهر اخلاقی، با قلقلک دادن ارزش‌های آدم‌ها، به تحجر و تعصّب بیجا ختم می‌شه، و نه تنها به خفه نشدن آدما کمکی نمی‌کنه، بلکه یه عدّه‌ی دیگرو خفه می‌کنه!

من هم مثل شما، از شنیدن خبر‌های بد راجع به ایران ناراحت و مغموم می‌شم، من هم حالم از حال بد موجودات زنده‌ی دیگه بد می‌شه! من هم آرزو داشتم ایران، اینجوری نبود! شما راجع به فهم و شعور و انسانیت کسایی که در مورد قطعی برق، و نه مرگ بیماران بد حال، جوک ساختن دقیقاً چه جوری فکر کردید؟

تو کشور ما که سالهاست با عناوین مختلف جلوی خندیدن و خنداندن گرفته شده، شما دیگه چرا؟ چرا بارِ وقاهت یه رفتاری که از نظر شما زشت و بد و عیبه رو به کردن شخصی که مرتکبش می‌شه نمیندازید؟

چرا آدما نمیفهمن گرفتن حق، ربطی به فحش و جوک و حرف‌های این جنسی نداره؟ یه استندآپ کمدین در مورد چی حرف بزنه که به هیچکس بر نخوره؟ مگه میشه به یه موزیسین گفت چی بساز چی نساز؟ این چه فرقی با اون می‌کنه؟

اصلاً سوال اینجاست! آیا با جوک نساختن، کاری از پیش میره؟
  • عزیزانی که بخاطر بی‌کفایتی مسئولان فوت شدن، زنده میشن؟ خیر!
  • دستگاه‌های اکسیژن وصل میشن؟ خیر!
  • کسب و کار‌ها رونق میگیره؟ خیر!
  • گره از کار مردم گشوده می‌شه؟ خیر!
  • هوا خنک میشه؟ خیر!
  • مردم با نخوندن جوک‌ها، از کلافگی رهایی می‌یابند؟ خیر! تازه قطعاً با خوندن جوک‌ها مقداری از کلافگی در میان! که مشکل شما دقیقاً همین جاست! مشکل شما اینجاست که چرا همه به اندازه‌ی من کلافه نیستن! بماند…
گفتید این‌ها شوخی نیست، ما هم می‌دونیم شوخی نیست و با شما موافقیم! نه تنها شوخی نیست، بلکه خیلی هم جدّی هست. ولی آیا با شوخی نکردن با این مشکلات جدّی، کاری از پیش میره؟ ترفند خاصی بلدید ما نمی‌دونیم؟

گفتید حق ماست برق داشته باشیم، حق ماست خفه نشویم، حق را فریاد بزنید، که من هم با شما موافقم…

این مطلب رو، به پیشنهاد دوستم هانا، با یکی از توئیت‌های ریکی جِروِیز، به پایان می‌رسونم!


فوبیای نامرتبی

نمیدونم چرا، یا چی باعث شده که من نتونم مث آدمای معمولی «مرتّب» باشم! نمیدونم بیماریه، ناتوانیه، اختلاله یا نرماله، ولی هر چی هست به شدّت هم برای خودم، هم برای دیگران آزار دهندس! من فکر می‌کنم هر چی هست، ارثیه، چون خواهر و برادرمم همینجورین! ولی مامان و بابام، نه! نمیدونم بابامم اوّل اینجوری بوده، بعداً خوب شده یا نه، یا مثلاً بخاطر عشقش به مامانم کم کم تغییر کرده یا چی؟ فقط می‌دونم بابام آدم مرتّبی بود…

مرتّب بودن یعنی لباساتو تا کنی بذاری تو کمدت. کفشاتو بذاری تو جا کفشی. دست پشت سر داشته باشی و هر چیزی رو که برمیداری بذاری سر جاش. یعنی لباساتو دم در (یا توی اتاقت) در بیاری، نه روی مبل! یعنی اینکه غذا خوردی، ظرفشو آب می‌کشی می‌ذاری تو ماشین ظرف‌شوئی. نه که ولش کنی رو میز تا موفق به تولید کپک اونم به صورت انبوه بشی! یعنی تی شرتاتو از شورتات، از جورابات، از کلاً همه‌ی لباسات، حتّی کرواتات جدا کنی. نه که هر چی کیف و کفش و لباس داری بتپونی تو کشوی دراور و این کمد و اون کمد.

می‌خوام بگم همه‌ی اینارو می‌دونم. هر راهیرو بگی هم امتحان کردم! از ظرف و ظروف یه بار مصرف گرفته، تا جاروی دستی و برقی! نا گفته نمونه که نسبت به چیزی که بودم، الآن خیلی پیشرفت کردم، ولی همچنان کافی نیست!

من به تلاشم ادامه میدم، با اینکه بعضی وقتا نا امید می‌شم! من برای «خودم » و «خودم» هم که شده، بازم تلاش می‌کنم، تا به اونجایی که «خودم» تعریف یه آدم «مرتب» رو می‌دونم برسم!

من توی بچگی دوتا فوبیای خیلی جدّی و واقعی داشتم! یکیش این بود که؛ همیشه می‌ترسیدم توی عروسیم، رانندگی بلد نباشم که پشت ماشین عروس بشینم! که خب با گواهینامه گرفتنم حل شد! یکی دیگش این بوده که نکنه اطرافیانم رو بخاطر نامرتب بودنم، در حدّی اذیّت کنم، که دیگه دلشون نخواد جایی که من زندگی می‌کنم بیان، و نهایتاً تنها بمونم! این فوبیای «تنها موندن» با مهاجرتم و «فوت بابام» بدترم شده، ولی نهایتاً کاملاً تحت کنترله…

تا یادمه مهمون که هیچوقت توی اتاق من نمیومد! چون انقدر نا مرتب بود که باید مراقب می‌بودی کجا پا میذاری! لباس روی لباس، روی صندلی یا تخت! کتاب روی کتاب روی میز، روی زمین، روی تخت! هر وقت مامانم اتاقمو مرتّب کرده بود، تا چند هفته دنبال چیزام میگشتم. هیچوقت نتونستم دوستام رو با خیال راحت، و بدون اینکه مجبور باشم جای کُپّه‌ی لباسامو عوض کنم، به اتاقم دعوت کنم.


جزو یکی از آرزوهام بود که جزو آدمایی باشم که وقتی کمد لباساشون رو وا می‌کنن همه چی تا شده و مرتبه! نا گفته نمونه، اصلاً دوس نداشتم مثل زن دائیم وسواس تمیزی داشتم! یه موقع تمیزی و کثیفی رو با مرتبی و نا مرتبی قاطی نکنید، من خودمو پسر «تمیزی» می‌دونم.


من درک می‌کنم که با یه خونه، نمیشه مث‌ یه اتاق رفتار کرد! و همونطور که گفتم، با عشق، به سعیم ادامه میدم، حتّی اگه هیچوقت کافی نباشه!


اگه در این راستا، کسی پیشنهادی بجز «تعریف مرتّب بودن» داره، با کمال میل توی کامنت‌ها میخونم! فقط لطفاً به چشم یه مشکل و فوبیای خیلی بزرگ ،و از دید من بهش نگاه کنید، و سعی کنید بدون اینکه قضاوتم کنید، یا تحقیرم کنید، یا طرز فکرتون رو راجع بهم عوض کنید، بهم پیشنهاد بدید!

پ.ن: ۱. اگه شما هم مشکل منو دارید، توی کامنتا بهم بگید، و بگید که پسرید یا دختر! اگه حتّی این مشکل رو داشتید، و الآن دیگه ندارید هم، بهم بگید که هم امیدوار بشم، و هم بفهمم چی شد که شما مرتب شدید! اگه این مشکلو دارید، ولی شدّتش کمتر و بیشتره هم، باز بهم بگید! 


۲. پیشنهاد اوّلم به کسایی که مثل منن اینه که، مثل من نباشید!

پیشنهاد دومم، اینه که یکم زودتر یاد بگیرید! که مثلاً با چی کجارو می‌شه تمیز کرد! من خودم هیچ ایده‌ای ندارم چه شوینده‌ای مال کجاس! یه چه دستمالی رو به چی می‌کشن! من واقعاً هیچوقت سمت آشپزخونه، جز واسه غذا خوردن نرفته بودم. من نمیدونم ته کدوم قابلمه با چی خش میفته! من اصلاً نمیدونستم انقدر قابلمه می‌تونه با یه قابلمه‌ی دیگه متفاوت باشه. خلاصه یکم زودتر این چیزا رو یاد بگیرید که مث من به چوخ‌ نرید.

درسا / خودخوری

امروز این تیزر «به زودی» رو، واسه یکی از خواننده‌های شهرمون، به اسم «دُرسا»، که دوست خوب منم هست، به سبک خودم فیلم‌برداری و ادیت کردم! نظرتون چیه؟


جشن روز وسط تابستون در سوئد / میدسُمّار در سوئد

میدسومار، همونطوری که از اسمش پیداس، وسط تابستون و بلند‌ترین روز ساله، که از قبل از مسیحیّت تا الآن، با عناوین مختلف توی کشور‌های مختلف جشن‌گرفته می‌شه، ولی توی سوئد از اهمیّت و قدمت ویژه‌ای برخورداره…


از نظر علمی، این روز دقیقاً وقتی هست که خورشید توی یکی از دو‌نیم کره‌‌های عرضی (شمالی و جنوبی) کره‌ی زمین، به اوج ارتفاع خودش می‌رسه و طولانی‌ترین روز سال رو رقم میزنه…

«میدسُمار» امسال، روز ۲۶ جون ۲۰۲۱ه، که روز قبلش جشن گرفته میشه! یعنی جمعه ۲۵ جون.

«میدسامر»، در مقابل یلدای ایرانی، یعنی بلند‌ترین شب سال قرار داره، که به عنوان یه رسم قدیمی در سوئد، به آداب و رسومش یه نگاهی می‌ندازیم…

روز «میدسومار» یکی‌ از مهم‌ترین تعطیلات سوئده که در واقع شروع رسمی تابستون سوئد رو با کنار گذاشتن مینیمالیزم سوئدی جشن می‌گیره! این جشن یکی از اون رویدادهاییه، که از دست دادنش قطعاً پشیمونی به بار میاره! یه چیزی مثل از دست دادن سیزده به در یا یلدای خودمون…

اگه قرار باشه یه روز رو به عنوان شاد‌ترین روز مردم سوئد انتخاب کنم، قطعاً «میدسامر» با اختلاف مدال طلای این عنوان رو کسب می‌کنه! توی این روز میشه مثل قورباغه پرید (به پا نوشت برید)، روی موهای باز و رها تاج گل گذاشت، بلند بلند خندید، و جوری رقصید که انگار هیچکس نگات نمی‌کنه!

پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه) / میدسامر ۲۰۲۰ / ونشبوری، سوئد


غذا و میز نهار «میدسامر»، یکی از اون چیزاییه که سوئدی‌ها کل سال رو براش انتظار می‌کشن! ولی شاید شما با خوردن «ترشی ماهی»ش، یا حتّی شنیدن بوی اون، درجا بالا بیارید!

اینجا به رسم پدرانشون، «شاه‌ماهی» یا ماهی Herring رو ترشی می‌کنن و روز «میدسامر»، به عنوان یه غذای انگشتی نوش جان می‌کنن! ترشی انداختن ماهی یکی از روش‌های سنّتی نگه داری ماهی در کشور‌های نوردیک به حساب میاد، که نمیدونم چرا تا حالا متاسفانه نسلش منقرض نشده! (شوخی!)

از «ترشی شاه‌ماهی» که بگذریم، سیب زمینی‌های کره خورده با سبزی «شوید» توی سفره‌ی «میدسامر» قابل خوردن تره! ماهی «سالمون» نمک‌سود شده، توت فرنگی و خامه هم هست، که خوشمزه‌ترین قسمت نهار این روز رو تشکیل می‌دن، و خوبیش اینه که هر چی بخورید هیچکس قضاوتتون نمی‌کنه…

توی این روز، توی پارک‌ها و طبیعت سوئد، پره از شهروندای خوشحالی که دور هم جم شدن، که به دور «مای‌پُول» یا «مِی‌پُل»، به نوشیدن مشروبات الکلی و رقص و پایکوبی مشغول بشن…

قبل از اینکه بگم «مای‌پُل» چیه، جالبه بدونید که سوئدی‌ها موقع مشروب‌ خوری، برای خوردن پِیک اوّل یه شعری دارن که اسمش هست Helan Går ولی ترجمش یکم بی ربطه! لغت به لغت می‌شه «همش بره پایین» ترجمش کرد، و به نظر می‌رسه و امیدوارم که منظور «پِیک اوّل» باشه. هیچ روزی برای خوندن دسته جمعی این شعر قبل از مست کردن، بهتر از روز وسط تابستون نیست. (به پانوشت ۲ برید)

اگه بخوایم راجع به مراسم مشروب خوری سوئدی حرف بزنیم، می‌شه یه پست جدا بهش اختصاص داد، ولی در همین حد بدونید که دست به پیک‌تون نمیزنید، تا زمانی که میزبان پِیکشو برداره، موقع سلامتی دادن با تموم کسایی که دور میزن ارتباط چشمی برقرار می‌کنید، مطمئن می‌شید تو چشم همه یه زُل درست و حسابی زدید، و نهایتاً به جای «سلامتی» خودمون، بلند داد میزنید «سْکُل».

«مای‌پُل» یا «مِی‌پُل» در واقع یه «تیر» یا «دیرک» برافراشته شدست، که توی بعضی از مراسم و فستیوال‌های فولک اروپایی‌ها به عنوان نماد جایگاه رقص ازش استفاده می‌شه! به زبون ساده بخوام بگم، «مای‌پل» یه چوب بلنده که معمولاً بالاش یه مثلث بزرگ، و دوتا دایره پایین اون مثلث داره، که سوئدی‌ها با گُل و سبزه آرایشش میکنن و روز میدسُمار، دورش می‌رقصند!

مثل سیزده به در ما که واسه پیدا کردن نیمه‌ی گم شدمون سبزه گره میزنیم، سوئدی‌ها هم توی «مید‌سامر» واسه عشق پیدا کردن، دست به دامن گل و گیاه می‌شن! داستان‌های فولکلر میگن، اگه روز «میدسمار» هفت تا گل بچینی، و شبی که جشن تموم می‌شه زیر بالشتت بذاری، خواب عشق واقعیتو می‌بینی! امتحان کنید، جواب داد به منم بگید…


توی کانال تلگرامی «هپی گوتنبرگ» عضو بشید، توی گروه «کی می‌دونه؟» سوالاتون رو راجع به سوئد و گوتنبرگ بپرسید، این دوتا مرجع رو به دوستانتون معرفی کنید، و این پست رو برای کسایی که دوست دارید هر روزشون به شادیه «مید‌سُمار» سوئدی‌ها باشه، بفرستید که بهشون نشون بدید به یادشون هستید.

مید سامرتون مبارک، شادی باشه ☺️

پ.ن: ۱. سوئدی‌ها در روز مید‌سامر، وقتی به دور «مای‌پول» می‌چرخند، رقصی به اسم «قورباغه‌ی کوچولو» می‌کنند که با حرکات دست و پا و پریدن اجرا می‌شه، و در حینش بلند بلند شعری رو می‌خونن که ترجمه‌ی اون به این صورته:

قورباغه‌های کوچولو، 
نگاه کردن قورباغه‌های کوچولو باحال و با مزّس.
گوش ندارن، هیچ دُمی ندارن.
کواک، کواک، کواک (صدای قورباغه در سوئدی رو در میارن و ادای اون)
خوک‌های کوچولو،
نگاه کردن خوک‌های کوچولو باحال و با مزّس.
هم گوش دارن، هم دم دارن.
اوینک، اوینک، اوینک (صدای خوک در سوئدی و ادای اون)

با جست و جو‌کردن Små grodorna به معنی قورباغه‌‌های کوچولو (در انگلیسی The Little Frogs) می‌تونید به متن اصلی این شعر به زبان‌های سوئدی و انگلیسی برسید. یا اینجا کلیک کنید…

۲. ترجمه‌ی این شعر میگه:

همش میره پایین (پِیک اول)
بخون «هُپ فادرو لا لا لا لا»
کسی که همشو نخوره
نصفش هم بهش نمیرسه
(یا یه همچین چیزی)

با جست و جو‌کردن کلید واژه‌ی Helan Går می‌تونید به متن اصلی این شعر به زبان‌های سوئدی و انگلیسی برسید. یا اینجا کلیک کنید…

گرایش و هویت جنسی در مذهب و سیاست ۱

توی این گفت و گو با خانوم دکتر هانّا، به مسأله‌ی ش ک س (به قول دوستم شادی، کورو کورو :D )  از یه زاویه‌ی متفاوت و با یک دید متفاوت نگاه می‌شه! به جایگاه ش ک س، قبل از دین‌های توحیدی در جوامع انسانی، و مقایسش با همین جایگاه، بعد از ظهور این دین‌ها پرداخته شده. مبحث ش ک س در یهودیت، مسیحیت و اسلام، هم‌جنس گرایی در این سه دین، و ترنسکشوالیتی در ادیان توحیدی و ابراهیمی، بیشتر باز شده و سعی شده با یک دید بی طرفانه، علمی و کلّی، جایگاه ش ک س در ذهن انسان، و دلیل آلوده شدنش به گناه در طول تاریخ، برّرسی بشه.


خانوم دکتر هانّا توی این تاک شو، سعی کرده به زبان ساده و داستانی مطالب خودش رو بیاد کنه. توصیه می‌کنم این ویدئو رو از دست ندید…

کار در سوئد

”با درود! بعضی از دوستان در پیامهای خصوصی سؤال‌هایی در مورد پروسه ی درخواست کار در سوئد رو مطرح کردند. از اونجایی که احتمال میدم این سری از سؤال‌ها برای بقیه هم وجود‌ داشته باشه تصمیم گرفتم به صورت عمومی پاسخ بدم. امیدوارم مفید باشه! مطالبی که مینویسم شامل تجربیات شخصی من و قوانین حقوقی و صنفی کار در سوئد هست و بخش تجربی قطعا سلیقه ای است.


درخواست‌ کار در سوئد و اسکاندیناوی تا حد‌ زیادی شبیه سایر کشورهای غربیست. بطور کلی درخواست کار یا براساس نیاز و آگهی منتشر شده صورت می‌گیرد یا بصورت درخواست باز یا Open Application. در صورت دوم، عموما کارجو بصورت کلی در مورد خصوصیات و تجربه ی کاری توضیح می‌دهد در صورتیکه در حالت نخست، کارجو بصورت موردی و دقیق‌تر با توجه به آگهی درج شده درخواست خود را تنظیم می‌کند.

در خواست کار بصورت کلی از دو بخش مجزا تشکیل شده است که عبارتند از نامه ی درخواست یا Cover Letter یا Följebrev و رزومه یا CV.

توجه داشته باشید که بهترین زمان درخواست کار در سوئد فاصله ی بین اواسط ماه آگوست تا اواسط ماه سپتامبر است که پرسنل شرکتها از مرخصی برگشته اند و تعدیل و جابجایی ها عمدتا صورت گرفته است.

شرکتهای خصوصی یا ادارات دولتی دو‌ مدل استخدامی دارند که عبارتند از رسمی (Anställd) و قراردادی (Konsult). کارمند رسمی، کارمند سازمان مربوطه محسوب می‌شود در حالیکه کارمند قراردادی توسط شرکت ثالثی به سازمان اصلی اجاره داده می‌شود. حقوق کارمندهای قراردادی توسط شرکت ثالث پرداخت می‌شود و نه سازمان میزبان. کارهای قراردادی امنیت کمتری دارند و بدست اوردنشان به نسبت ساده تر است.

نامه ی درخواست

نامه ای تک صفحه ای و پاراگراف بندی شده که حاوی مشخصات شخصی کارجو، تجربیات و تحصیلات بصورت اجمالی، علایق و سلیقه ها و اهداف و برنامه برای بلند/میان مدت است.

نامه ی درخواست می‌تواند به زبان سوئدی یا انگلیسی بسته به گروه کاری باشد. مشاغل تخصصی و دانشگاهی بیشتر تمایل به درخواست‌های انگلیسی دارند درحالیکه مشاغل غیر تخصصی بیشتر تمایل به درخواست‌های سوئدی دارند.

نامه ی درخواست نباید حاوی تعارف، تعریف‌های اغراق گونه، و مطالب غیر رسمی و اصطلاح یا واژگان روزمره (slang) باشد. استفاده از واژگان جعلی جغرافیایی به دلایل سیاسی و قومی به هیچ وجه مناسب در نامه ی درخواست حرفه ای نیست.

نمونه:
پاراگراف ۱ (پرولوگ): معرفی کارجو از لحاظ تحصیل و تجربه در ۴ خط. پاراگراف ۲: مهارتهای غیر تخصصی مانند منظم بودن، علاقه به یادگیری، به روز بودن در ۲ خط. پاراگراف ۳: دلیل درخواست این کار ‌چرا کارجو برای این کار مناسب است در ۳ خط. پاراگراف ۴: علایق شخصی و فعالیتهای غیر کاری در اوقات فراغت در ۳ خط. پاراگراف ۵ (اپیلوگ): تمام کردن نامه و درخواست در ۲ خط.

رزومه

رزومه شامل بخش‌های مشخص است که عبارتند از: سوابق کاری تحصیلات ابزار مسلط (مانند‌ برنامه های کامپیوتری) گواهی ها و افتخارات زبانهای مورد تسلط غیره مانند گواهینامه رفرنس ها (بهتر است که نوشته شود که رفرنس در صورت درخواست تسلیم می‌شود)

ارایه ی اطلاعاتی مانند وضعیت تاهل و درج عکس و ملیت در رزومه ضروری نیست. رزومه بهتر است حداکثر ۵ صفحه باشد وگرنه بررسی آن مشکل خواهد شد. اگر درخواست کار غیر تخصصی میفرستید بهتر است بخش سوابق کاری را تقویت کنید. اگر درخواست کار تخصصی میفرستید بهتر است هردو بخش سوابق کاری و تحصیلات را تقویت کنید. اگر درخواست کار تحقیقاتی/دانشگاهی میفرستید بهتر است علاوه بر تقویت سوابق کاری و تحصیلات، مقالات یا پروژه های تحقیقاتی را هم ذکر کنید. بهتر است مقابل هرکدام از سوابق کاری، یک توضیح یک یا حداکثر دو خطی در مورد مسئولیتهای شما در آن شغل بنویسید.

شرایط ‌‌و قراردادهای کاری

شرکتها بر اساس تعداد کارمندان و ارتباط با سندیکاها قراردادهای جداگانه ای جهت رفاه کارمندان خود امضا میکنند که در زیر به بعضی از آنها اشاره میکنیم.

  • قرارداد جمعی (Kollektivavtal)
    • قرارداد جمعی به مجموعه ای از قوانین گفته می‌شود که بر اساس آن حقوق مربوط به اضافه کاری، حق ماموریت، مکانیزم افزایش حقوق و بازنشستگی مشخص شده است. شرکتهایی که قرارداد جمعی را منعقد کرده اند، هرماه مبلغی اضافی برای Tjänstepension شما پرداخت میکنند که گروهی جداگانه برای پرداخت حقوق بازنشستگی است. همچنین چگونگی افزایش حقوق و قوانین مربوط به تعدیل کارمندان همگی در قرارداد جمعی گنجانده شده. شرکتهایی که چنین قراردادی را امضا کرده اند امنیت شغلی بهتری برای کارمندانشان دارند.
  • حذف اضافه‌ کاری (Övertidsavlöst)
    • در برخی موارد می‌توان در ازای حذف اضافه کاری حدودا ده درصد به حقوق اضافه کرد. از آنجا که حقوق اضافه کاری آنهم در روزهای تعطیل بسیار بیشتر از زمانه‌ای معمولی است، اگر شرکت و شما به‌عنوان کارمند امکان اضافه کاری بصورت مرتب یا چندبار در ماه را دارید، بهتر است اضافه کاری را حذف نکنید. همچنین در صورت حذف اضافه کاری، ملزم به ثبت دقیق زمانهای کاری نیستید و زمان کاری روزانه ی شما به صورت فیکس در نظر گرفته می‌شود. به عبارت دیگر زمان Flex نخواهید داشت و مدیریت وقت توسط خود‌ شما صورت خواهد گرفت.
  • حق ماموریت (Traktamente)
    • بر طبق جدول مالیاتی اداره ی مالیات در صورت سفر به کشورهای مختلف به ازای هرروز اقامت مبلغ مشخصی از کارفرما زیر عنوان حق ماموریت دریافت خواهید کرد شامل هزینه های خورد و خوراک و رفت و آمد. عمده ی هزینه ها شامل هزینه ی خورد و خوراک است و اگر ساکن هتل هستید به عنوان مثال برای صبحانه جایگزینی نخواهید داشت. حق ماموریت معمولا به نسبت هزینه های کشور مقصد تعیین می‌شود. مثلا کشور نروژ علیرغم نزدیکی به سوئد به دلیل هزینه های بالا، حق ماموریت بسیار بالایی دارد. توجه کنید که شرکتهایی که دارای قرارداد جمعی نیستند می‌توانند پرداخت حق ماموریت را زیر سوال ببرند که‌در انصورت حتما باید با سندیکا تماس بگیرید.
  • مرخصی و اضافه حقوق مرخصی (Semestertillägg)
    • به صورت نرمال شما هر سال پنج هفته حق مرخصی دارید که بیست روز کاری را باید استفاده کنید وگرنه حتما باید با کارفرما هماهنگی کنید تا کارفرما با سندیکا دچار مشکل نشود. مابقی روزها به سال آینده منتقل می‌شود که یا برایتان ذخیره می‌شود یا اگر از تعداد معینی بیشتر شود، به صورت نقدی به‌شما پرداخت می‌شود. توجه کنید که مالیات پرداخت نقدی مرخصی بسیار بسیار بالاست پس بهتر است از مرخصی تان استفاده کنید. به‌ازای هرروز مرخصی، مقداری اضافه بر حقوقتان دریافت میکنید که Semestertillägg نامیده می‌شود. این مقدار اضافه هرسال برای سال آینده در صندوقی برای شما پس انداز می‌شود. اگر در سال اول استخدام از مرخصی استفاده کنید، از آنجا که پولی از سال پیشین برای شما پس انداز نشده، ان‌ مبلغ اضافه را به مدت پنج سال به شرکت بدهکار خواهید بود. به این‌معنی که اگر پیش از پنج سال شرکت را ترک کنید، باید ان‌مبلغ را به شرکت بازگردانید.
  • روز پل (Bridge Day)
    • روز پل به روز تعطیل رسمی گفته می‌شود که در تقویم سال جاری مصادف با تعطیلی دیگری مانند شنبه و یکشنبه شده باشد، مانند روز ملی سوئد ۶ ژوئن که امسال (۲۰۲۱) مصادف با یکشنبه شد. بعضی از شرکتها یک روز اضافه برای مرخصی برای چنین روزهایی در نظر میگیرند. فرق روز پل با مرخصی های جاری در این‌ است که اگر از آن استفاده نکنید اصطلاحا سوخت می‌شود و قابل انتقال به سال بعد نیست.
  • زمانهای اصلی (Core Hours)
    • به زمان‌هایی گفته می‌شود که کارفرما حضور فیزیکی یا مجازی شما در محل کار را الزامی میداند. معمولا ساعات ۹ تا ۱۵ زمانهای اصلی اکثر کارفرماها هستند. خارج از این‌ساعت میتوانید اگر کسری دارید، در روزهای دیگر جبران کنید، البته با هماهنگی کارفرما.”

عضویت در سندیکای مرتبط با شغل شما گرچه ضروری نیست ولی خیلی مهم است و توصیه می‌شود. هر گروه شغلی سندیکای خاص خود را دارد که کارهای حقوقی مربوط به کارکنان، مشاوره ی قراردادهای کاری و رزومه و مذاکرات مربوط به افزایش حقوق را انجام می‌دهند. سندیکاها در کشور سوئد دارای قدرت ‌و نفوذ فراوانی هستند و اساسا خط مشی قوانین کار و جهتدهی بازار کار و اشتغال سوئد تا حد زیادی تحت تاثیر سندیکاهاست. اگر شاغل هستید، معمولا هر سندیکا یک فرد رابط که از همکاران شماست در شرکت خواهد داشت که در صورت لزوم شما را در مورد حق و حقوقتان راهنمایی خواهد کرد. مسائلی از قبیل عدم توافق بر سر حقوق، مرخصی، بیمه، قرارداد و احیاناً آزار و تبعیض قومی، ملیتی، نژادی و جنسی نیز از جمله موارد مرتبط با سندیکاهاست.

سندیکا (Fackförbund)


هر سندیکا مجموعه ای از مشاغل را در بر می‌گیرد. مثلا سندیکای Hotel och restaurang، Sveriges Ingenjörer، Metal و غیره. شما در قبال عضویت در سندیکا ماهانه مبلغی به عنوان حق عضویت پرداخت میکنید. معمولا سندیکاها هرسال یه نظرسنجی برای اعضا برگزار میکنند و از شما راجع به تحصیلات، سابقه ی کار، میزان حقوق، شرکتی که در آن فعال هستید و غیره پرسش میکنند. این آمار با عنوان Lönestatistik هرسال برای تمام اعضا منتشر می‌شود و شما میتوانید حقوقتان را با میانگین سایرین با شرایط مشابه مقایسه کنید. بعضی از سندیکاها مانند Sveriges Ingenjörer قرارداد بیمه ی تکمیلی دارند که در صورت بیکاری، مدت زمان طولانی تری از حقوق بیماری برخوردار خواهید شد.

بیمه ی بیکاری (A-kassa)


شرط دریافت بیمه ی بیکاری داشتن کار تمام وقت به مدت حداقل ۶ ماه است. توجه کنید که‌عضویت در a-kassa جدای از سندیکاست. برخی ار اصناف امکان عضویت در هردو و پرداخت جمعی هردو را در هر ماه فراهم میکنند. بیمه ی بیکاری بر اساس حقوق دریافتی و به میزان ۸۰ درصد حقوق تا سقف ۲۶۴۰۰ در ماه پیش از مالیات محاسبه می‌شود و تا ۳۰۰ روز کاری و درصورت داشتن فرزند زیر ۲۰ سال تا ۱۵۰ روز اضافه تر پرداخت میگردد. در تمام دوران پرداخت بیمه ی بیکاری باید ثابت کنید که فعالانه بدنبال کار بوده اید و گزارش ماهانه ای را نیز در مورد کارهای درخواست داده و وضعیت موجود ارایه نمایید.


بیمه ی پایه (Grundersättning)


اگر هنگام بیکار شدن کمتر از ۶ ماه شاغل بوده اید، بیمه ی پایه شامل حال شما می‌شود که مبلغ آن ۱۱۲۲۰ کرون پیش از مالیات در ماه است. تصمیمگیری در مورد پرداخت بیمه ی پایه بر عهده ی a-kassa است.


بیمه‌ی بیکاری تکمیلی


اگر ۸۰ درصد درآمد ماهانه ی شما از سقف a-kassa بیشتر است، میتوانید با عقد قرارداد با Saco Inkomstförsäkring و پرداخت عوارض ماهیانه، حقوق بیکاری خود را تا سقف ۵۰ هزار کرون بیمه کنید. البته این بیمه شرایط خود را دارد، از جمله باید حداقل ۱۸ ماه از زمان بیمه شدن گذشته باشد و حداقل یکسال تمام شاغل بوده باشید. پرداخت بیمه هم بیست رو پس از اعلام بیکاری و به مدت ۲۴۰ روز خواهد بود.


مصاحبه مهم‌ترین بخش از هر درخواست کاری را تشکیل می‌دهد. مصاحبه ی کاری می‌تواند ترکیبی از سؤال‌های عمومی و تخصصی باشد. معمولا بهتر است رزومه را در حد مختصر و مفید نگه داشت تا با ایجاد سوال، مصاحبه کننده تمایل به فراخوانی کارجو داشته باشد.

مصاحبه


سؤال‌های تخصصی بسیار مرتبط با کار درخواستی است. مثلا در مورد کارهای مرتبط با مهندسی کامپیوتر پرسشهایی در مورد الگوریتم ها، تکنیک‌های برنامه نویسی و الگوهای طراحی (design pattern) معمولا مطرح می‌شود. در بسیاری از موارد، پیش از مصاحبه چالشهایی مانند حل مسایل الگوریتمی، سوالات هوش، سوالات شخصیتی و روانشناختی و مدیریتی برای کارجو ارسال می‌شود. این تست‌ها که به صورت آنلاین انجام می‌شود دارای محدودیت زمانی است و بسیاری از آنها دارای مکانیزم کنترلی هستند مانند تشخیص کپی-پیست هنگام انجام تست.


پرسشهای رایج
پرسشهای مصاحبه در بسیاری اوقات شبیه هم هستند. مانند:

  • نقاط ضعف و قوت شما چیست؟
  • یک مورد از خلاقیتی در کارهای پیشین انجام دادید را نام ببرید؟
  • راجع به شرکت ما چه میدانید؟
  • چرا ما باید شما را استخدام کنیم؟


همچنین پرسشهای عام تر نیز بعضا مطرح می‌شود مانند:
  • آخرین کتابی که خواندید چه بود؟

کارفرما معمولا حق وارد شدن به حریم خصوصی شخص مانند وضعیت تاهل، گرایش جنسی، دلیل مهاجرت به سوئد و غیره را ندارد و در صورت مطرح شدن این قبیل سوالات، کارجو حق عدم پاسخگویی را دارد.

بازنشستگی


بازنشستگی در سوئد به چند قسمت مجزا تقسیم می‌شود که شخص شاغل می‌تواند با سرمایه گذاری بخش‌هایی از آن و اضافه نمودن سود حاصله، موجودی صندوق بازنشستگی خود و در نتیجه حقوق بازنشستگی خود را افزایش دهد.

  • بازنشستگی عمومی (Allmänpension)
    • بخش بزرگی از موجودی صندوق بازنشستگی به بخش بازنشستگی عمومی تعلق دارد. بخش کوچکی از بازنشستگی عمومی (۲.۵ درصد حقوق) قابل سرمایه گذاری در موسسات مالی با ریسک قابل پیشبینی است که‌ به انتخاب شما سرمایه گذاری می‌شود. هرچند اگر موسسه ای را انتخاب نکنید، دولت پول شما را در بیمه ی سنتی AMF با ریسک پایین سرمایه گذاری خواهد کرد. توصیه می‌شود که‌ سرمایه گذاری خود را با توجه به نسبت معکوس سن و ریسک در نظر بگیرید به معنی سن کمتر، ریسک بیشتر و برعکس.
  • بازنشستگی خدمت (Tjänstepension)
    • اگر در شرکتی کار میکنید که دارای kollektivavtal است یا مشغول در اداره ی دولتی یا دانشگاه باشید یک بازنشستگی اضافه خواهید داشت به نام بازنشستگی خدمت. بخش دولتی قسمت دیگری به نام kåpan در این نوع بازنشستگی برای شما پرداخت می‌کند که حق سرمایه گذاری آن را ندارید. هرچند پول موجود در بازنشستگی خدمت را هم میتوانید سرمایه گذاری کنید.
  • انواع بازنشستگی خدمت
    • اگر متولد سال ۱۹۷۹ یا بعد از آن باشید به گروه ITP1 تعلق دارید. اگر متولد ۱۹۷۸ یا قبل از آن باشید به گروه ITP2 تعلق دارید.
  • بازنشستگی خانواده (Familjepension)
    • اگر متعلق به گروه ITP2 هستید و حقوق ماهانه ی شما بیشتر از ۴۱۹۲۶ کرون در ماه است، کارفرما دو درصد از حقوق شما در یک صندوق برای بیمه ی تکمیلی با عنوان بازنشستگی خانواده برای شما پس انداز می‌کند. موجودی این صندوق فقط توسط موسسه ی alecta مدیریت می‌شود. اگر فرد شاغل تا پیش از رسیدن به سن بازنشستگی فوت کند، موجودی این صندوق به همسر قانونی و فرزندان زیر بیست سال پرداخت خواهد شد. شما میتوانید از این نوع بازنشستگی انصراف دهید و در انصورت آن ۲ درصد به صندوق بازنشستگی خدمت شما واریز خواهد شد. توجه کنید که در صورت انصراف حق تغییر تصمیم خود را ندارید و موجودی پیشین نیز قابل انتقال نخواهد بود.
  • بازنشستگی تضمینی (Garantipension)
    • اگر تا دوران بازنشستگی کار نکرده اید یا درآمد پایینی داشته اید، حداقل مبلغ ماهانه توسط دولت سوئد برای شما تضمین شده است که این مقدار بسته به سن و مدت اقامت شما در سوئد متغیر است.
  • بازنشستگی خصوصی (Privat Pension)
    • این‌ نوع بازنشستگی پیش از این معاف از مالیات و در نتیجه به صرفه بود که اکنون چنین نیست. بازنشستگی خصوصی با عقد قرارداد بین شما و موسسات مالی یا بانک‌ها اینجاد می‌شود که شما ماهانه مبلغی پرداخت میکنید و درعوض پس از رسیدن به سن بازنشستگی مبلغی اضافه تر دریافت خواهید کرد.

بیمه ی ورثه (återbetalningsskydd)


شما می‌توانید موجودی صندوق بازنشستگی خدمت خود را بیمه کنید تا در صورت درگذشت شما، مبلغی به ورثه پرداخت شود. این بیمه هزینه ی مستقیم ندارد اما میزان پرداختی حقوق بازنشستگی شما را کاهش خواهد داد.


در آخر میتوانید با مراجعه به سایت minpension.se آخرین اطلاعات مربوط به وضعیت بازنشستگی خود را ملاحظه کنید.

نوشته شده توسط: دکتر دانش داروئی در «هپی گوتنبرگ»