صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

فقط یه ... ماهی

یکی دیگه از رو مُخی‌های دوستان و آشنیان در شبکه‌های اجتماعی این ماه تولّدهاست! هر چی هم گلچین‌شون می‌کنی آخر از یه جا می‌زنه بیرون! ازینا که تو یه عکس هنری می‌نویسند یه آذر ماهی فلانه، یه تیر ماهی بی‌سانه، فقط یه مردادی بَهمانه و ملّت ذوق می‌کنند به اشتراک می‌ذارند! بعد جالب اینه که هر کدوم از این متن‌هارو، برای تک تک دوازده ماه سال قبلاً چند بار خوندی. حالا دهه شصتی بودن رو به خاطر تکرار ناپذیر بودنش میشه جزو افتخارات در نظر گرفت ولی آخه ماه تولّد هم دیگه افتخار داره؟ خدایا بیا بشین اینجا ببین ما با کیا شدیم هفتاد ملیون...

دوست

خدا نکنه آدم با دوست بد پنچر کنه،
وگرنه با دوست خوب چَپم کردی کردی...

مرغ و تخمش

مرغ دقیقاً از کجا تخم می‌کنه؟
من هر چی گشتم سوراخ دیگه‌ای پیدا نکردما...

مهستی

تو ماشین با پارسا داشتیم آهنگ مهستی گوش می‌دادیم، جو آهنگ گرفتش گفت آرزو داشتم مهستی بابام بود! هیچی دیگه، شاشمم می‌ومد...

فحش نیست؟

تو کتاب دینی‌ها هی می‌گند "توشه"،

تو راز بقا هم چپ و راست می‌گند "لاشه".

بعدم می‌گند ماهواره بد آموزی داره...

تولّد شصت‌وسه سالگی بابام

امروز تولّد بابام بود. این عکسو تو فیبوکش گذاشت و این متن هم زیرش نوشت.


در چنین روزی، آدینه، در سال 1331 شمسی ساعت 2 بعد از ظهر، لخت و عریان به دنیا آمدم. به یاد مادرم عکس اورا در بغل گرفتم و ساعت را در دست دیگرم. یادش گرامی و روحش شاد...


دن بیلزریان

خدایا، شما یه لحظه بیا پائین، بشین اینجا این یارو رو نگاه کن! ببین اگه این داره زندگی می‌کنه من دقیقاً دارم چه غلطی می‌کنم؟ اگه من دارم زندگی می‌کنم این داره چه گـ‌ــُهـ‌ی می‌خوره؟ در جریان هستی که چه فَسادهائی می‌کنه که؟ اگه در جریان نیستی بشین عکسای اینستاگرامشو ببین یه جا وسط جهنمت واسش رزو کن! به من مربوط نیستا، فکر نکنی دارم چوقولیشو می‌کنم، نه! همین جوری گفتم یه موقع حواست نباشه اون دنیا هم با رشوه و زیر میزی و پارتی از پل صراتت رد نشه بره بهشت حق من ضایع شه. البته می‌دونم داری امتحانش می‌کنی ببینی جنبه پولدار شدن رو داره یا نه، ولی می‌گم نمی‌شه منم امتحان بدم ببینی جنبه دارم یا نه؟ قول می‌دم یه دو تا مسجد و مدرسه هم بسازم اون لا و لو. اسراری نیستا، حالا هر جور می‌دونی...

چرخه زندگی

چند وقت پیش می‌خواستم یه متنی بنویسم راجع به این که "لذّت" در هر فردی و هر سنّی یه تعریفی داره و با گذر زمان (یا بهتر بگم، افزایش تجربه) تعریف آدم‌ها از لذّت عوض می‌شه و معیارهای اونها برای لذّت بردن، کاملاً دگرگون می‌شه. برای همینه که خیلی از کارهائی که من نوئی از انجام اونها لذّت می‌برم، برای توی نوئی شاید نه تنها لذّت بخش نباشه، بلکه مسخره و بیهوده و در بعضی موارد حتّی اشتباه و دیوانگی هم باشه. و این دقیقاً تفاوت من، با توست...

امروز داشتم تو ناین‌گگ‌دات‌کام واسه خودم می‌گشتم که به یه متنی رسیدم درباره‌ی موفقیت و از اونجائی که موفقیت در انجام دادن کاری با لذّت همراهه، و من هم اون متنی که می‌خواستم بنویسم رو هنوز ننوشته بودم، تصمیم گرفتم ترجمه این داستان رو تو وبلاگم بنویسم که خودتون تأمیمش بدید به چیزی که تو ذهن منه...

در سن چهار سالگی،
موفقیت یعنی تو بتونی خودت نشاشی


در سن دوازده سالگی،
موفقیت یعنی بتونی دوست و رفق داشته باشی


در سن شانزده سالگی،
موفقیت یعنی گواهی‌نامه رانندگی داشته باشی


در سن بیست سالگی،
موفقیت یعنی بتونی سـ کـ سـ داشته باشی


در سن سی و پنج سالگی،

موفقیت یعنی بتونی کلی پول داشته باشی


در سن پنجاه سالگی،

موفقیت یعنی بتونی کلی پول داشته باشی


در سن شصت سالگی،

موفقیت یعنی بتونی سـ کـ سـ داشته باشی


در سن هفتاد سالگی،

موفقیت یعنی بتونی گواهی‌نامه داشته باشی


در سن هفتاد و پنج سالگی،

موفقیت یعنی بتونی دوست و رفیق داشته باشی


در سن هشتاد سالگی،
موفقیت یعنی بتونی خودتو نگه داری و تو شلوارت نشاشی


آش رشته

یه همچین مامان هنرمندی دارم من! برید واسه ماماناتون تعریف کنید...