صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

از این روزها

امروز (یعنی درواقع فردا) ساعت 12:30 شب بلیط دارم واسه تهران. نمیدونم چرا انقدر این مسیر اصفهان تهران واسم زجر آور شده. اصلاً دوست ندارم برم. بعد دوباره برگردم و بعد از سه چهار روز، دوباره برم و بیام. امیدوارم امتحانم خوب بشه که اگه نشه اصلاً اعصابشو ندارم. این ترم دو هم یه جوری بگذره، ترم سه، نه واحد دارم و ترم چهار هم پنج واحد و خلاص! یعنی اگه خدا بخواد سال دیگه این موقع‌ها در حال عروسی گرفتن در باسنم هستم...

کبوتر با کبوتر II

انقدر شاکی نشید که چرا هیچکس منو واسه خودم نمی‌خواد!


پسری که تو انتخاب دوست‌دختر لقمه گنده‌تر از دهنش برداره جز خرج اضـافه چیزی نـصـیـبـش نـمـی‌شـه!
دختری هم که تو انتخاب دوست‌پسر لقمه گنده‌تر از دهنش برداره جز سِ ک س هیچی نصیبش نمی‌شه!

قبلاً گفتم بازم می‌گم: کبوتر با کبوتر باز با باز، کند همجنس با همجنس پرواز.

به اندازه داشته‌هات که انتظار داشته باشی، همه چی درست می‌شه..

ما که با بازمون خوشیم!

تبعیض

تبعیض همه جا هست! بین آدما، سگا، گربه‌ها! یکی می‌شه #پرشین‌کَت میفته دست #دنبیل‌زریان و اسمش می‌شه #Smushball، یکیم می‌شه پیشته و چخه و ازین #گربه لاغِری زیقیا تو خیابون که همش سرشون تو سطل آشغاله و یه چششونم کوره نصف دُم هم ندارند. تبعیض بین مورچه‌ها هم هست حتّی! امروز یه #مورچه بالدار دیدم...

اپیلاسیون

این خانومائی که می‌رند اپیلاسیون، خدائی چه جوری؟

هر چی فکر می‌کنم یه پسر نُرمال و استریت، جلو یه پسر نُرمال و استریت دیگه عمراً بتونه بکشه پائین، لنگاشو هوا کنه، سجده و رکوع بره، که پشماشو واسش بکنند! تازه احتمالاً واسه پسرا چند مرحله دیگه هم بهش اضافه می‌شه: بندازش چپ، خب حالا بندازش راست! آهان، حالا بگیرش بالا، آفرین، تکونش نده وگرنه کنده می‌شه‌ها...

حالا شما رو می‌گیم یه بار می‌رید یه ماه راحتیت می‌ارزه، جهنم، اون بابا که کارش اینه چه جوری این کارو می‌کنه؟

فکر کن روزی هفت هشت تا پسر و مرد و پیرمرد جور وا جور با قد و هیکلای متفاوت با سایزای مختلف، بیان جلوت بکشن پائین لنگاشونو هوا کنند، سجده و رکوه برند، تو صورتت چپ و راست و بالا پائینش کنند که تو واسشون پشماشونو برداری!

یاد دوران سربازی بخیر

یاد #دوران #سربازی بخیر! بارها گفتم، بازم میگم. حاضرم با همون اکیپ و همون شرایط، نه دوباره، بلکه دو بار دیگه برم #خدمت...

از این روزها

فعلاً سرم به درس و کوه بنده! روزا درس می‌خوتم شبا عصرا می‌رم کوه، تو غار و رو سنگا و اینا ریاضت می‌کشم. این ترم دوازدهم و هفده‌هم و بیستم به ترتیب امتحان VLSI پیشرفته و امنیت شبکه پیشرفته و معماری کامپیوتر پیشرفته دارم که امید وارم بتونم به خوبی و خوشی از پسشون بر بیام مث ترم پیش. از بیت‌وچهارم هم که دوباره کلاسای گویشم شروع می‌شه و وای! صب زود پا شدناش، سر کلّه با عوام زدناش، بیسکوئیت ساقه طلائی‌هاش، ماه رمضوناش و...



کاک

این کاک که سوغات کرمانشاه هم هست، فحش نیست؟

پانی

از جدیدترین چالش‌های مامانم اینروزا اینه که پانی تو خونه نشاشه...

روبالشتی

مامانم که رو بالشتیمو بر می‌داره بندازه تو ماشین لباس شوئی، کلّ ذهنیتم نسبت به بالشتم عوض می‌شه. اصلاً انگار دیگه نمی‌شناسمش، انگار این بالشت دیگه اون بالشت همیشگی نیست، خیلی عوض میشه. عین یه غریبه...