صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

یاد دوران سربازی بخیر

یاد #دوران #سربازی بخیر! بارها گفتم، بازم میگم. حاضرم با همون اکیپ و همون شرایط، نه دوباره، بلکه دو بار دیگه برم #خدمت...

دبستان امید

پنج‌شنبه توی عملیات روانی نشسته بودم‌ که حوس کردم دکمه‌ی قرمز رنگ روی ریموت تلوزیون رو فشار بدم. ساعت حدودآً ده بود و من نسبتاً تنها. تلوزیون روشن شد. بچه دبستانی ها رو نشون میداد که تو مدرسه بودند و خاله شادونه داشت جینگولک بازی در می‌اورد. نمی‌دونم چرا، چی شد که یه دفعه عین ک*خل‌ها زدم زیر گریه. گولی گولی مث پقر و پشکل اشک بود که میومد پائین. هر چی می‌خواستم تمومش کنم نمیشد. فکر کنم دلم واسه دبستانم هم تنگ شده...


سـال اوّل : خانـم اسـماعـیــلــی

ســـال دوّّم : خــانم قـلـم‌کـار پـور

ســال ســــوّم : خــانــم راد نــژاد

سال چهارم : خانم ملّا حسینی

سـال پـنـجــم : خـانـم صــبــوری


پشیمونم که چرا قبلاًها نمیزدم زیر گریه و بجاش قدم می‌زدم! از پنج‌شنبه تا الان چندین کیلو سبک‌ترم. گه خورد اونی که گفت :


مـَـرد کـه گـریه نـمـیـکـنـه...

اصطلاحات خدمتی 1

همیشه قبل از اینکه وارد یه مقطع جدیدی از زندگی بشی، یا وارد یه شغل جدید، حرفه ی جدید یا سیستم جدید بشی، حرف های دیگران و اصطلاحاتی که به کار میبرند واست یه چیزای فضایی جلوه میکنند.


مثلاً قبل از این که بریم مدرسه فکر میکردیم عبارت "ثلث اوّل" چقدر خفنه. اعتراف میکنم دوسال تمام تو کف کلاس سوّم بودم که بتونم مشق هامو با خودکار بنویسم. یا قبل از راهنمایی فکر میکردیم "حرفه و فن" که "حرفوفن" میگفتند یه درس خفن و عجیب غریبه. یا قبل این که بریم دبیرستان فکر میکردیم "دیفرانسیل" یا مثلاً "مشتق" یا خود "پیش دانشگاهی" عجب چیز باحالی میتونه باشه. قبل این که بریم دانشگاه "مدیر گروه"، "انتخاب واحد"، "پروپوزال"و...


این سربازی دیگه آخر این توهماته. قبل از اینکه بخونید باید بگم که این اصطلاحات بیشتر بین سرباز صفر ها تا گروهبان ها رایجه تا افسر ها...


پایه خدمتی : مدّت زمانی که از زمان اعزامت به خدمت گذشته پایه خدمتی شما به حساب می آید. مدّت پایه خدمتی را با "بالا" و "پائین" مشخص میکنند نه روز و ماه و سال. تشخیص دادن پایه خدمتی از روی لباس و پوتین از تفریحات سالم سربازان به حساب می آید. پایه خدمتی بالا برای سربازان افتخار است. معمولاً ارشد ها از میان سربازان پایه خدمتی بالا انتخاب میکنند. مثال : پایه خدمتی علی بالا است.


آش خور : سربازی که پایه خدمتی پائینی دارد کلاً آش خور است. امّا معمولاً کسی که دیرتر از شما خدمت آمده است ( حتی یک روز ) را "آش خور" صدا میزنید و از آن "آش خوری" میکشید. آش خور در اینجا صفت است نه فاعل. مثال : برو آش خور، زیـــرشــــی...


روحیه خدمتی : کسی که یک ماه بعد از شما اعزام شده باشد روحیه ی شماست. روحیه خدمتی سوپاپ اطمینان سربازان یک ماه خدمت است. شما مجازید جهت تخلیه ی روحی به "روحیه خدمتی" خود هرچقدر آش خور شنیده اید را بازگو کنید. مثال : علی روحیه خدمتی ی رضاست. (یعنی علی یک ماه از رضا زود تر سربازی آمده است)


خانم خدمتی (زن خدمتی) : کسی که سه ماه از شما دیرتر خدمت آمده است. اگر زن خدمتی شما درجه یا سنش بیشتر از شماست شایسته است وی را "خانم خدمتی" خطاب کنید.


شوهر خدمتی : برعکس زن خدمتی میباشد. کسی که سه ماه از شما زود تر خدمت آمده است "شوهر خدمتی" شماست. با شوهر خدمتی خود مهربان باشید و او را دوست داشته باشید تا کمتر شما را "زن خدمتی" صدا بزند.


پسر خدمتی - پسر مامان : کسی که 9 ماه از شما دیر تر خدمت آمده باشد. مثال : علی پسر خدمتی رضا است اگر نه ماه از رضا دیرتر خدمت آمده باشد، در این صورت رضا میتواند به علی بگوید : چه طوری پسر مامان؟ رضا میتواند لپ علی را هم بکشد.


پسر خدمتی - پسر بابا : کسی که 12 ماه (یک سال) از شما دیر تر خدمت آمده باشد. مثال : علی پسر خدمتی رضا است اگر دوازده ماه (یک سال) از رضا دیرتر خدمت آمده باشد، در این صورت رضا میتواند به علی بگوید : چه طوری پسر بابا؟ رضا میتواند لپ علی را هم بکشد.


مامان خدمتی : برعکس پسر خدمتی. کسی که 9 ماه از شما زود تر خدمت آمده مامان خدمتی شماست. شما زیاد مایل به شناسایی "مامان خدمتی" خود نخواهید بود.


بابا خدمتی : برعکس پسر خدمتی. کسی که 12 ماه (یک سال) از شما زود تر خدمت آمده باشد بابا خدمتی شماست. پدر خدمتی خود را بشناسید. او با یک سال اختلاف آینده ی شماست. زمان اعزام، زمان ترخیص، زمان پایان دوره و... پدر خدمتی ها معمولاً با پسر خدمتی ها خوش برخوردند چوم خود را جای آنها میبینند.


عروس خدمتی : زن خدمتی پسر خدمتی شما عروس خدمتی شماست (کسی که یک سال و سه ماه دیر تر از شما خدمت آمده باشد) رایج نیست.


نوه خدمتی : کسی که دوسال از شما دیرتر آمده باشد. (معمولاً کسایی که اضافه زیاد میخورند موفق به دیدن نوه خدمتی خود میشود) کسی که نوه خدمتی خود را میبیند معمولاً آدم نیست...


کما : حالتی که وقتی سربازی از مرخصی چند روزه بر میگرده بهش دست میده رو "کما" می نامند. در این حالت سرباز هنوز در حال و هوای خونه به سر میبره و از بودن در پادگان عذاب میکشه. تجربه ثابت کرده که پس گردنی برای درمان جوابگو میباشد. مثال : علی هنوز تو کمایی ها! بدمت بازداشت؟ شــَـلــَــپ...


نکشی : روزهای آخر خدمت سرباز به "نکشی" میخوره. در این حالت هم سرباز از بودن در پادگان عذاب میکشه و برای پایان خدمت ساعت شماری میکنه. نکشی برای سربازان افتخار به حساب می آید و معمولا با عنوان تعداد روز های مانده "نبود؟" میکشند. مثلاً علی بیست روز دیگر ترخیص میشود، علی به هر سربازی که پایه خدمتی کمتری دارد ( صرف نظر از درجه ) میرسد میتواند بگوید : همش بیست روز دیگه، نـــبــــــــــــود؟ آش خور ها تا کی میخواید خدمت کنید؟


بازم هست که در "اصطلاحات خدمتی 2" به اون ها رسیدگی خواهم کرد.