ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
شما حق دارید بدون دلیل از یه چیزی خوشتون بیاد یا یه چیزی رو دوست داشته باشید! هیچکس نمیتونه ازتون بپرسه چرا فلان چیز یا فلان کسو دوس داری؟ اصلاً دوس داشتن دلیل نمیخواد. شما خودت چه رنگی رو دوس داری؟ بنفش؟ اگه کسی ازت بپرسه چرا، چه جوابی واسش داری؟ خیلی راحت میتونی بگی چرا نداره دیگه، دوس دارم! یا مثلاً تو چه غذایی رو دوس داری؟ چرا؟ خُب دوس داری دیگه. یعنی چی چرا؟ حتّی راجع به یه چیزی حس خاصی نداشتن یا ممتنع بودن هم چرا نداره! چرا طرفدار پرسپولیس نیسی؟ خب نیستم دیگه، چرا داره؟ یا چرا هیچ حس و نظری نسبت به فلان خواننده نداری؟ ندارم دیگه...
ولی شما هیچوقت نمیتونی بدون دلیل از یه چیزی خوشت نیاد! اگه گفتی از فلان شخص یا فلان چیز خوشم نمیاد، باید واسش دلیل قانع کننده بیاری، وگرنه شما یه آدم عقدهای بی منطق بیشتر نیسی.
وقتی از دهنت درومد که از مثلاً فلان خواننده خوشم نمیاد، باید دلیل بیاری واسش! از چیش به چه دلیلی خوشت نمیاد؟ اگه دلیلی نداری، میتونی بگی من طرفدارش نیستم. یا میتونی بگی حس خاصی بهش ندارم، ولی حق نداری بگی ازش بدم میاد!
زمانی میتونی بگی یه چیزیو دوس نداری که به اندازهی کافی واسه شناختش وقت گذاشته باشی. چرا سبک راک دوس نداری؟ چی ازش میدونی؟ چند تا آهنگ راک گوش دادی که به این نتیجه رسیدی؟ تاحالا متن آهنگو فهمیدی؟ یا تا حالا راجع به این سبک تحقیق خاصی کردی؟
وقتی میگی من فیلمای علمی-تخیلی دوس ندارم، باید بگی چرا! کدوم فیلمو دیدی که دوس نداشتی؟ چرا دوس نداشتی؟ تعریف علمی-تخیلی رو میدونی یا فقط اسمشو شنیدی؟ چند تا فیلم علمی تخیلی میتونی اسم ببری؟
وقتی میگی از فلان بازیگر یا فلان خواننده بدم میاد، باید بگی چرا ازش بدت میاد؟ چند بار باهاش حرف زدی مگه؟ چی ازش میدونی یا چه بدیای ازش دیدی که ازش بدت میاد؟ اگه دوستش نداری میتونی بگی من طرفدارش نیستم، چرا میگی ازش بدم میاد؟ دلیل منطقیت چیه؟ چرا باید راجع به همه یه نظری بدی؟ چرا نمیگی نظر خاصّی ندارم، یا با کاراش زیاد آشنا نیستم، یا زندگیشو دنبال نمیکنم؟
خیلی وقتا دوست نداشتن یه چیزی یا شخصی، از نا آگاهی میاد. یا از یه معرف بد! میگی راک دوس نداری چون فلان شخصی که فلان مدل مو و بیسان لباسو پوشیده بود، راک دوست داشت! یا میگی فلان بازیگر یا خواننده رو دوست ندارم، صرفاً فقط بخاطر اینکه از قیافه یا زندگی شخصیش خوشت نمیاد. میگی فلان سازو دوس ندارم و اصلاً نمیدونی صداش چیه!
چرا ساز چلو رو دوس نداری؟ چرا از رقص تانگو بدت میاد؟ چرا از اوپرا متنفری؟
خیلی وقتا از بس تکرار کردیم خوشم نمیاد و دنبالش نرفتیم که دیگه میترسیم خوشمون بیاد! میترسیم اطرافیان فکر کنن بلقمی مزاجیم، یا گور بابای دیگران، خودمون از خودمون خجالت میکشیم چیزی که یه عمر الکی گفتیم دوست نداریمو یهویی دوس داشته باشیم! زشته...
خیلی وقتا هم چون دوس داریم توی یه گروهی باقی بمونیم، قبول نمیکنیم ممکنه یه چیزیو دوس داشته باشیم. من سالها عضو گروه کسایی بودم که از سیستم عامل اندروید خوشم نمیومده، حالا چه طور میتونم ازین گروه کنده بشم؟ جواب اون گروه که سالها طرفدای آیاواس بودن رو چی بدم؟ اینهمه سال پا فشاری کردم این از اون بهتره، حالا چی میشه؟
ازین به بعد اگه کسی گفت از چیزی خوشم میاد، به ادامه دادنش تشویقش کنید، اگه گفت نسبت به فلان چیز حس خاصی ندارم، به تحقیق دربارش تشویقش کنید، و اگه گفت از فلان چیز بدم میاد، ازش دلیل بخواید و اگه دلیلی نداشت باز به تحقیق دربارش تشویقش کنید. این فرهنگ پوسیدهی پر از نفرت از همه کس و همه چیز باید از بین بره، و تا زمانی که کسی بخاطر تنفرش به زیر سوال نره این اتفاق نخواهد افتاد. ذات انسان دوس داشتنه، و برعکسش جایی تو ذهن یه آدم سالم نداره! اگه از چیزی یا کسی بدتون میاد و واسش دلیل منطقی ندارید، به روانشناس مراجعه کنید قبل از اینکه مرضتون رو به بقیه منتقل کنید...
فارغ از مدرک تحصیلی...
اگر پُلی ساختهاید برای عبور از افکار منفی، شما یک مهندس هستید...
روز مهندس بر شما مبارک!
آخرین تلاش همهی اونایی که دوست داشتن مهندس باشن، ولی نتونستند! حالا درسته مملکت خر تو خره و تو سر سگ بزنی مهندس میر**ه، ولی قرار نیست دیگه هر ننه قمری هم ازین آب گل آلود ماهی بگیره، خودشو بچسبونه به مهندسا که! ک** گُشاد، پُل ساختن برای عبور از افکار منفی رو با پاس کردن صد و چهل و خوردهای واحد درسی یکی میکنی؟
اگه دستم به اون ک*** خوش خطّی که این «مهندسین پُل سازی» رو تحریک به گذاشتن این استوری کرد برسه! نستعلیقشو به شکسته تبدیل میکنم که دیگه فکر مهندس شدن نکنه! والو ما به کارشناسای هم رشتمون سر چند واحد، اجازه نمیدادیم به خودشون بگن مهندس، شما فعلاً فارغ از مدرک تحصیلی، یه دور از رو تصمیم کُبری با اون خط خوشگلت بنویس مهندس...
قورباغه رو رو تخت طلام بشونی باز میپره تو مرداب! جریان لیاقت بعضیهاست… آقا شاید قورباغه نخواد رو تخت طلا بشینه!
اصن چرا قورباغه رو از محیط زیست طبیعیش خارج میکنید؟ بذارید قورباغه هر جا راحته بشینه! بعدم تو اگه تخت طلا داشتی خب خودت میشستی روش! منم به زور رو تخت طلا که هیچی، رو تخت الماس بشونی میرم جایی که دلم خوشه! تخت طلا عنه؟ اگه بجای این ک*شعرا چهار کلمه زیست خونده بودی میفهمیدی که قورباغه جاش تو برکست، نه رو تخت طلا! مشکل تویی که اون بدبختو از محیطی که بهش تعلق داره درآوردی نشوندیش رو تخت طلا!از قورباغهها فاصله بگیرید لطفاً، بذارید زندگیشونو بکنن. تخت طلا مال شما کینگ و کوئینهای محترم...
همیشه کسایی که ایران نبودند، از دید من پشت یه صفحهی نمایش تو یه دستگاهی زندگی میکردند! یا مثل قدیمترا پشت صفحهی لپتاپ، یا مثل الآن، پشت صفحهی موبایل و تبلت. همیشه من تو دنیای واقعی بودم و اونا پشت یه اسکرین! الآن که جامون عوض شده، یا بهتر بگم، جام عوض شده، بازم دقیقاً همین حسو دارم. هنوز حس میکنم دنیای واقعی همونجاست و ایندفه من رفتم پشت یه اسکرین. الآن من توی تموم اون دستگاهام! پشت اسکرینشون...
باورم نمیشه همچین آدمایی میتونه وجود خارجی داشته باشه حتّی!
به نظر آدم باید تو زندگی «دستِ پشت سر» داشته باشه. یعنی پشت سرش یه دست داشته باشه که درو ببنده، چراغو خاموش کنه، درو نگه داره، کلیدو از تو در، در بیاره، درو قفل کنه. خلاصه دست پشت سر داشته باشی دیگه!
ارشیو مهر
فقط منم که بعد از مسواک زدن چندشم میشه برم دستشویی، یا بقیه هم همینطورن؟ حس میکنم بخار عن میچسبه به قسمتای خیس صورت و دستام. اصلاً دستشویی محیط مناسبی واسه خیس شدن نیست! میبینی؟ حتّی فکر کردن بهش هم مُشْمَئز کنندس...