صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

TPM

این یه رسم زنده نگه داشته شده ی قدیمی تو گویشه که بعد از گذشت هفت - هشت جلسه از شروع ترم، از والدین بچه ها و یا خود دانشجوها در صورت بزرگ سال بودن، دعوت میشه که از وضعیت درسی و اخلاقی بچه هاشون یا خودشون و مهّم تر از اون(!) کتاب ها و سی دی های توی کتابخونه با اطلاع بشند...


مامان بچه لا شادی اومده اِجلاس، بهش میگم جسارتاً شرمنده، روم به دیوار، هفت قرآن به میون، امّا یه مقداری خیلی کم، در حد یه چسه، همچین یه نموره، وضعیت درسی آقازادتون شیش و هشت میزنه. چه طوری بگم؟ مُنگله. اخماش رو میکشه تو هم :


پسر من تو مدرسه همیشه همه درساش بین 21 تا 22 میشه. یه درساشو 20 بیاره شبش صبح نمیشه از ناراحتی! تمام معلم هاش از هوش سر شار این بچه تعجبی اند. تو المپیاد دین و زندگی تو ناحیه اول شده. اصلاً از همون اول نابغه بود این بچه. اصلاً دکترا میگفتند بفرسیدش مدرسه های خاص افراد خاص...


اون موقع که این بچه موز بود بالا درخت، از همه موزها زرنگ تر بود. من که باردار بودم به جای اینکه مشت و لگد بزنه، مذاکره میکرد و مشکلش رو حل میکرد. به دنیا که اومد گریه نکرد اصلاً! از بس تو داره این بچه. راضی نشد بیاد خونه! دو هفته تو بیمارستان تو دستگاه بود تا دیگه انقدر باباش اسرار کرد که اومد خونه. از بس محجوب و مفعوله این بچه! شاید باورتون نشه اما با کت شلوار کروات به دنیا اومد. وزنش که کردند گفتند درسته 1 کیلو و نیم بیشتر نیست، اما یه کیلوش فقط مغز و سر و کلّس. از اول هم این بچه زبانش خوب بود اما بلقوه. 6 ماهش بود که به سه زبون زنده دنیا گریه میکرد و اربده میکشید. انگلیسی، فارسی، فرانسه! همسایه شاهدند! اَن خودشو از گوشت کوبیده تشخیص نمیداد اما فرق in spite of و despite رو میدونست...


تو فامیل الگوی بچه های فامیله. از ادب، متانت، خشاعت، رتانت، زغامت. همیشه باعث شادی و خنده ی همه میشه از بس نمکه این بچه...


بله! اگه سوال دیگه ای ندارید من گه خوردم!

ادامه مطلب ...