ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
من که امتحان ریاضی رو نفهمیدم خوب دادم یا بد ولی از ۷ تا سوال ۶ تارو کامل نوشتم یکیرو هویجوری نصفه.غلط و درست بودنش با خداست...
خدایا تو میگی به نظر تو آیا یعنی میتونه شاید به احتمال زیاد به نمیدونم بستگی داره؟
فردا امتحان میان ترم ریاضی دارم یک کلمه هم نخوندم حال خوندن هم ندارم.آخه من واسه کنکورهم انتگرال نخوندم حالا زوره بخوام بخونم اونم واسه میان ترم تازه.حالا همه اونا یه طرف گفته آسون میگیرم.دیگه بهونه هم نداریم اگه خراب شد بگیم بابا سخت بود.ده لامذهب برق هم نمیره.
خدایا کاشکی حد اقل رفته بودیم رشته تجربی قورباغه تشریح میکردیم.بیچاره اونا. بابا اینقدر این تجربی ها رو مسخره نکنید ، شاید اونا رو هم خدا آفریده باشه! گناه داره.اصلا خدایا کاشکی رفته بودیم انسانی.
فکر کنم بدتر شد ، اونا الهیات و عربی دارند که.حالا خدا سنگم میکنه.
همین ریاضی خوبه.
میگم : ما اگه اعتراض داشته باشیم باید چه کسی را ببینیم ؟
میگه : فدات شم. شما لازم نیست اعتراض داشته باشی . تازه ، اصلا چه معنی داره هر کسی که اعتراض داشت برود و یک کسی را ببیند ؟
میگم : پس شما بفرما ما چه کنیم ؟
میگه : ماچ کنی؟ چه حرفا ؟ دیگه فدات نمیشم ها !
میگم : کی گفت ماچ ؟ میگم ما ـ چه ـ کنیم ؟
میگه : آها ! فدات شم الهی . اینکه شما اعتراض داشته باشی و ندانی چه کار کنی ، در جواب باید بگویم که دو حالت ، بلکه هم سه حالت داره .
الف ) یا خفه خون میگیری و چیزی نمیگویی .
به ) اگر خیلی بهت فشار آمد میروی جلو آینه و با خودت درد دل میکنی .
جیم ) اگر فشارت تبدیل به فشارخون شد و نتوانستی کنترلش کنی نامه ای ، مطلبی ، گلایه ای چیزی به جایی مینویسی . اصلا بنویس بیاور بده به من تا در وبلاگ بنویسم . وبلاگ ما برای همین چیزهاست دیگر !
میگم : جدی ؟
میگه : بله فدات شم ! حالا اعتراضت درباره ی چی هست ؟
میگم : درباره ی همین آشغال پاشغالهایی که در وبلاگ مینویسید !!!
میگه : جدی؟ پس بهتره که بروی جلوی آینه ، یا اینکه همون خفه خون بگیری.
دلم واسه قدیم ترا تنگ شده!
واسه دبیرستانم واسه دوستام واسه شیطونی!
واسه اخطاریه وبلاگم :
همانا حقوق مفصله الاسامی ذیل برای نگارندگان محترم وبلاگ مستطاب « پاناما » تا ابد در تمام ممالک مکشوف یا نا مکشوف کره ی زمین ، و در تمام کرات دیگر منظومه ی شمسی ، و در تمام منظومه های دیگر عالم ، و در تمام عالم های دیگر ، محفوظ میباشد.و اگر خدای ناکرده زبونم لال،زبونم لال ، گوش شیطون کر ، هفت قرآن به میون ، روم به دیوار ، نفری از انفار و بشری از ابشار به یک گوشه از احدی از این حقوق تحطی بکند ، دیگه وای به حالش ، خر بیارو باقالی بار کن...
واسه شهریور ۸۳ :
هفت ماه آرشیو پاناما توسط هکر خودی هک شد...
واسه یکشنبه 22 شهریور ماه سال 1383 5:13 PM
اونی که دوستم داشت رفت...
اونی که دوستم بود ماند ...
همیشه سعی کنین دوست خوبی داشته باشین قبل از اینکه کسی رو دوست داشته باشین.
ارزش یک دوست خوب خیلی بالاتر از دوست داشتنه...
بعد از اینکه انتخواب رشته دانشگاه سراسری رو اشتباه کردم و نتیجه اون شکلی شد که تو چند تا پست قبل تر نوشتم داشتم،دیگه کم کم داشتم به خودم میقبولوندم که شکست مقدمه پیروزیه و سال دیگه هم هست و شاید سال دیگه یه رشته خوب قبول شدی و...
داشتم دیوونه میشدم. به قول یکی از دوستام " سیــــــــروس" یه آدم اکتیو و بلفعلی مثل من تو این یه سال تو خونه روانی میشه.
همش این فکرا تو سرم بود که بابا این دیگه چه بد شانشی بود من آوردم.موجودی بد شانس تر از منهم هست؟ من اگه شانس داشتم که با کت و شلوار با دنیا میومدم.حتی اگه بگم شب ها خوابم نمیبرد دروغ نگفتم.هر روز این چند روز مثل یک سال برام میگذشت.حتی دیگه آن لاین هم نمیشدم.سرما خوردگی شدید هم پیدا کرده بودم (هنوز هم دارم)...
تا این که...
امشب از عروسی یکی از فامیل ها برگشتم.تلفن کردم به یکی از بهترین دوستام.گفت چند دقه دیگه خودم بهت زنگ میزنم.زنگ زد و بهم تبریک گفت که مهندسی فناوری اطلاعات قبول شدم.اول یه جورایی با تعجب همینجوری سر درگم گفتم نه بابا بیـــــــــخیال دیگه باشه واسه سال دیگه،ولش کن، حالا دیگه چه خبر، و......تا، حالا فعلا کاری نداری؟ و قطع کردم...
یه چند دقیقه ای فکر کردم که این دوستم چی چی گفت؟ مهندسی IT ؟
دوباره زنگ زدم بهش گفتم چی گفتی؟ کجا دیدی؟ گفت تو سایت سازمان خراب شده سنجش...
قطع کردم و کانکت شدم.
اعلام اولویت قبولی بعدی در استان اقامت آزمون سراسری سال 1385
شماره داوطلبی و ...
نـــــــــــــــــه بابا،انگار راستی راستی قبول شدم... اونم مهندسی فناوری اطلاعات،همونی که میخواستم،اونم تو شهر خودم.آره؟
نتیجه های کنکور هم اومد
فکر کن ۱۲ سال درس خونده باشی.تو بهترین مدارس شاید کشور و با بهترین نمره های ممکن (.../۱۹).با بیشترین لوح های تقدیر و با بلند ترین سر توی سرها.خلاصه سال دوازدهم تقریبا همه چیز رو میذاری کنار و میشینی واسه کنکور درس میخونی.عیدت رو هم گذاشتی رو کنکور.کلی سر کلاس گوش دادی و کلی به حرف معلم ها.از اون اول قصد صنعتی شریف کرده بودی.ولی به خودت گفتی اگه شریف هم نشد اشکالی نداره.ناراحت نباش حالا صنعتی اصفهان هم خوبه...
خلاصه روز کنکور میرسه.یکی صلوات میفرسته یکی نخودچی کشمش میخوره یکی از پشت میله ها با مامانش بای بای میکنه یکی هم مثل تو هیچ احساسی نداره.میری سر جلسه...
داوطلبان گرامی با نام و یاد خدا و با ذکر صلوات بر محمد و ال محمد و برای سلامتی شهدای اسلام و رهبر کبیر انقلاب جمهوری اسلامی ایران شروع کنید به پاسخ گویی به سوالات.برمیداری شروع میکنی.هر درسی رو سر وقت خودش میذنی که یه موقع وقت کم نیاری.اون آخر وقتی میرسه به شیمی ۱۰ تا سوال مونده که میگند : داوطلبان گرامی وقت پاسخ گویی به سوالات تمام شد.لطفا پاسخ نامه و دفترچه سوالات را با دست راست بالا بگیرید.
تو هم مات به این ور اون ور نگا میکنی تحویل میدی و ناراحت از جلسه خارج میشی.مامان بابات تو خونه ازت میپرسن شیری یا روباه؟ تو هم با یه خنده ازون الکی هاش میگی مگه خر چشه؟ و میری تو اتاقت.
فرداش تو اخبار اعلام میکنن که برگه های فلان حوزه رو ده دقیقه زودتر گرفتیم.ازین بابت ما رو ببخشید.تو هم با تعجب سرت رو کج میکنی میری دنبال کارت زیر لبی چهارتا فحش آب دار هم به نمیدونم کی میدی...
خلاصه رتبه ها میاد با یه رتبه نه خیلی خوب نه خیلی بد ولی امید وارانه مجاز میشی و با دقت تمام تو این دفترچه ریز ریز شروع میکنی به انتخاب رشته.پست میکنی و میری دنبال مثلا تفریح تابستونت.دانشگاه آزاد هم که هیچی قبولی دیگه ۱۰۰٪
میرسه تا روز نتایج.وارد سایت سازمان خراب شده سنجش میشی و شماره داوطلبیت رو میذنی..
کد رشته قبولی ۲۵۶۴ خوشحال میشی و از اون جایی که همه رشته هات رو مهندسی زدی خیالت راحت میشه که بابا بلاخره مهندسیه دیگه! میری سراغ دفتر چه ریز ریز انتخاب رشته میبینی ۲۵۶۴ «کاردانی فنی عمران - عمران روستایی» قبول شدی.با دوتا شاخ میری سراغ زیراکسی که از فرم انتخاب رشته گرفتی...
به جای ۲۵۴۶ «مهندسی عمران - عمران» دستت لرزیده نوشتی ۲۵۶۴...
یک سال دیگه به خاطر یک لرزش دست؟!...