ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
قدیما جوکها در بارهی یه سوم شخصی بود. ملانصردین، یه ترکه، یه لُره... اما این روزا جوکا اول شخصه. یه روز رفتم فلان جا بیسان طور شد. یعنی موقعیت رو از سوم شخص به خودمون داریم تغییر میدیم. یکی از دلایلش ترجمه جوکهای انگلیسی میتونه باشه. هر چی که هست به نظرم قبلیا قشنگتر بود. یعنی حالش همون کلکل قومیتیها و ادای لحجههارو دراوردن بود. اصن یادمه قبلنا جوک گفتن یه هنر بود. یه جوکو میدادن یکی تعریف کنه که از همه قشنگتر تعریف میکرد. یادمه یه روز از ساعت ۳ شب تا سحر جوک تعریف کردم و خندیدیم. الآن هر کی بخواد جوک بگه گوشیشو در میاره از رو تلگرامش متن جوکو میخونه. نه لحجهای نه کاراکتری نه توهینی نه هیچی. اینکه نشد جوک! این در حد لطیفههای پیک شادی که دبستان بودیم عیدا بهمون میدادن قابل قبوله. والو...