ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
بچّهها Dan Bilzerian حالش اصلاً خوب نیست. بد جوری افسرده و گوشیه گیر شده. از وقتی فهمیده تا حالا مرداویجِ #اصفهان رو از نزدیک ندیده شبها خواب نداره و تا صبح آه و ناله میکنه و تو خواب مدام تکرار میکنه: "#مرداویج"، "#برج_کبوتر"، "#مجموعه_تفریحی_پرواز"، "#مسجد_المهدی"، "#پیتزا_پدربزرگ". خودش گفته استاعت مالیش رو نداره که بیاد ایران و یه دور تو پارک مرداویج قدم بزنه ولی دوستهای نزدیکش میگند نه تنها استاعت مالیش رو نداره، بلکه مشکل زبان هم داره. میگند هیچی #فارسی بلد نیست. به همین خاطر هر چند بار که تلاش کرده ویزای مرداویج رو بگیره، ویزاش در مرحلهی مصاحبه ریجکت شده! #دن_بیل_زریان تو یه مصاحبهی مطبوعاتی گفته همه تلاشش رو میکنه که بتونه یه خونه تو مرداویج (یا حداقّل کوی بهار) کرایه کنه و عصرها بره #باشگاه_امپراطور و استخر رو باز #آب_و_فاضلاب. گفته بزرگترین آرزوش اینه که یه روزی بتونه لباساشو از #پاساژ_قائم، داروهاشو از #داروخونه_بقراط و مایحتاج خونش واسه دور همیهاش رو از #سوپر_برج بخره. واسش دعا کنید که به آرزوش برسه...
پ.ن: دن بیل زریان کیست؟
بر روی لینک زیر کلیک کنید...
http://instagram.com/danbilzerian
علیرضا از فارابی جنوبی.... واقعا نوشته هات مسخره بود. احمقانه بود
پدرام از برج... سرت رو تیغ بزن روغن کرچک بمال، بیا برو تو کونم...