ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
بیچاره پشه کورى! فقط یکى دو هفته عمر میکنه. دوسه روز اوّل که بچست حالیش نیست، هیچ. سه چهار روزشو که جوونه کلّش باد داره و بو قرمه سبزى میده، که اونم هیچ. چند روز آخرم که لابد پیره، پیرا هم میگند مثل بچه هاند، باز اونم هیچ!
یعنى فقط دو سه روز از عمرش رو اون وسط مثل آدم زندگى میکنه، که حتماً اونم دستش به مخ زدن و تولید مثل و تخم گذارى و خلاصه زن و بچّه و این جور چیزا بنده. دلم واسش میسوزه، چقدر مثل بعضى از این آدمها زندگى میکنه!
به خدا اگه جاش نمیخارید میذاشتم تا سیر میشه با آرامش بشینه یه گوشه انقدر خون بخوره تا نشیمنگاهش پر خون بشه. مث وقتائى که حواسم نیست انقدر میخوره که دیگه به زور پرواز میکنه. همون وقتائى که وقتى به دیوار میکُشیش دیوار خونى میشه...
بعضى وقتا میگم اصلاً شاید از بس باهاشون بد رفتار میکنیم مجبورند اینجوری فیلم بازى کنند و الکی به سمت نور برند که یعنی ما کوریم و... من حاظرم شرط ببندم پشه کورى، کور که نیست هیچ، از من و تو هم بهتر میبینه! خودشو زده به کورى. تو اون تاریکى، پشه دست تنها، اون قسمت از بدن من که از پتو بیرونه رو میبینه، شناسائى میکنه، میذاره بعد که خوابم برد حمله میکنه. خب به نظر شمائى که تحصیل کردهاى این دی*ث کوره؟ :-|
خدا همه ما را به راه راست هدایت کنه. الهی آمین یا ربّ العالمین...
پ.ن : پشه کوری I را اینجا بخوانید
یه زمانى میرسه، که دیگه هیچ چیز خوشحالت نمیکنه، دیگه از هیچ چیز ناراحت نمیشى، یه زمانى خیلى بزرگ میشى دیگه، اصلاً خیلى خفن میشى اونموقع! دیگه میشى تو مایههاى ترمیناتور و اسپایدر من و اینا...
دقّت کردید الآن نصف بیشتر کاربراى فارسى زبان فیسبوک به یه همچین مقام والائى رسیدند؟ :-| همه اکثراً از از دم (به قول رحیم خالقى، آشپز) شکست عشقى خورده، دپرس، آخرت تجربه، خود مُرتاز، ته بزرگ، عِند فلسفه و خراب عالمند.
ازونور همین بابا بزرگ مامان بزرگا عکس میذارند تو باغ ماغا و اینور اونور با اینو اون که یعنى ما خیلى شاخیم و همش به تفریحیم و ما دیگه خیلى على بیغمیم و مرفه ایم و ما دور همى برو ایم و...
آدم نمیدونه قسم حضرت عباس رو قبول کنه یا دم خروس!
جمعهها من رو فقط یاد دو چیز میاندازه : امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) و احمد آزاد. من نمیدونم این مَرد محترم و زحمتکش خسته نمیشه از پیرهن صورتی؟ :-| بعضی وقتها حس میکنم وقتی زنگ میزنند به برنامش و ازش پیرهن صورتی رو درخواست میکنند دارند اُسگُلش میکنند! شما هم تشریف بیارید دیگه آقا، مُردیم از انتظار...