صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

استخر مردونه

دیروز بعد از سالها قسمت شد تنها رفتم استخر. چقدر ملت رو اعصابند...


  • استخر 

همچین شنا میکنه انگار صد ساله تو یه جزیره گیر کرده حالا کشتی دیده. شلپ شولوپ، خوشحال خوشحال، شلنگ تخته میندازه فکر میکنه داره شنا میکنه. یه جوری نفس می گیره حس میکنی کل اکسیژن استخر مصرف شد! لابد پیش خودش حس ورزش و ورزش کار بودن و اینا هم بهش دست میده. به خدا الان باهاش مصاحبه کنی یک ساعت میتونه در باره ی فواید شنا برات صحبت کنه...


ازون ور یکیو میبینی جو تمیزی و آب و اینا گرفته، مرتیکه چندش. یه پاش تو آبه، تکیه بدنش هم رو اون دستشه که سمت اون پاشه که تو آبه. اون یکی پاشم بالاست، رو لبه ی استخر. یه جوری دست میکشه لا انگشتای پاش که انگار اَن وسطشه! خب نکن، اه...


اون یکی تُف میکنی تو راه آب های کنار استخر، تازه بعدش واسه رعایت تمیزی، خیر سرش، آب میریزه روش که بِره. تازه دورو ورش رو هم نگاه میکنه فکر میکنه خودش که هیچکس رو نمیبینه، هیچکس دیگه هم اونو نمیبینه. کبک...



  • سونا بخار 

پا میشی میری سونا بخار. دست نکش به بدنت خب! یارو تو عمرش کِش نیومده، حالا فکر میکنه چون دورش بُخاره، اگه کششی کار کنه بیشتر کش میاد! برادرم، پدر جان، مگه مجبوری؟ الان میشکنی خب! میخوای همون دست بکش به بدنت! دو نفر اونطرف تر داند همدیگه رو ماساژ میدن. لای این پشمها فقط چرک بدن کم بود. اون ماشاژ گیرنده هم فکر میکنه هرچی بیشتر دردش بیاد، بیشتر ماساژ دات کام. ( میدونم که میفهمی چی میگم ) آه و اوهی میکنه اون زیر...



  • سونا خشک

میری سُنا خشک. قو نمیپره! میدونی چرا؟ چون چیزی که اینا رو جو گیر کنه توش نیست!



  • جکوزی

جکوزی! طرف یه شکم داره اندازه دَبه ییلاق. تو نافش یه توپ پینگ پنگ راحت جامیشه! خب آخه داداشم، چرا فکر کردی تو یه ربع این عذاب الهی آب میشه؟ اندازه یک زنِ هشت ماه و دو هفته ای فقط چربی رو شکم و دستگیره های عشقته. حد اقل قَب قَبت رو بگیر جلو فشار آب که بیشتر تو چشمه. ولله بسه دیگه. پاشو برو اونور، اون یارو یک ساعت لبه ی جکوزی نشسته منتظره شکم شما آب شه بلکه پاشی...



  • آب سرد

از جکوزی در میاد، شلپ میپره تو آب سرد! ( خودم میدنم دوست داره! اما من الان عصبیم :دی )

 


  • دوش

میری زیر دوش! آقا دست نکن تو شرتت! حالا دست میکنی تو شرتت دیگه نگاه نکن. حالا نگاه بکن، دیگه به چی دقت میکنی؟ حالم به هم خورد. همچین دستشو تکون میده تو شرتش انگار داره آش پشت پا هم میرنه! به خدا این مایو دیگه بیشتر از این کش نمیاد! استخر با حموم فرق داره...



  • رخت کن

حالم بده بعد شاید بقیش رو نوشتم. فقط خدا به داد استخر ز ن ا ن ه برسه...

نظرات 12 + ارسال نظر
عاطفه سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:35 ب.ظ

سلام میدونم که نطرم اصلا مهم نیست ولی خیلی باحال بود من که با هر جمله اش خندیدمجالب بود منم از اینا توی استخر دیدم البته اونی که شما رفتی کاسه سیرابی بیشتر شبیه بوده تا استخر از این به بعد بیا استخر زنونه مایش دو تا ممه است او پاینیه رو هم یه کاریش بکن.به جای کاسه سیرابی میای رانی هلو

محمد خیلدار سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:29 ب.ظ

پدرام عالی بود ، از خنده ترکیدم ، تازه به مامانم هم گفتم بخونه ، همه خوشون اومد
تو خود قند و نباتی شکلاتی ...

سارا سیروس سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:30 ب.ظ

اصلا تابلو نیست که تو کف نظرات هوشمندانه ما نیستی ...
ببینم شما تو استخر پسرونه آدم شیک و خوش هیکل ندارین اصلا؟ چه بد ..
اما استخر زنونه ...

صبا سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:15 ب.ظ

خیلی باحاااااااال بود :دی کلیا خندیدم:دی

آویژک سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:32 ب.ظ

بدبخت زنا که باید با این اوران هوتانای پشم و چرک تحریک هم بشن و لاو میکین داشته باشن

۹۳ چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:03 ب.ظ http://www.93groups.com

با اینکه نظراتون واسه هیچکی مهم نیست اما لطفا یکم فکر کنید و بنویسید یعنی دوستای پدرامیدا ...
تو استخر مردونه شاید آدم خوش هیکلم باشه (که حداقل در مورد بالا یکی بوده) اما اگه پدرام بنویسه به عجب هیکلی که ...
پدی "وبلاگت" رو لطفا یه دستش بزن ...
راستی راس میگفتی دیگه نمیشه گوشی دیگه ای دس بگیرم

محمد سعید دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ب.ظ

دمت گرم مهندس خیلی با حال نوشتی

رضا شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ق.ظ

سونا خشک خیلی با حال بود.
حالا اگه گفتی چرا قسمت عمیق خلوت تر از کم عمقه

افسانه شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ق.ظ

[ بدون نام ] شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:39 ب.ظ

Baba pedram chera yechi jadid neminevisi yekam bekhandiim, rasti kolii miss u[:S004

sara یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:34 ق.ظ

vay koli hal kardam
fogholade bud
akharin bari ke estakhr budam 1zano didam ke lifo karde bud tu shortesh juri mikeshid in lifo be ... ke engar dare sombase mikeshe

engar tu khunash abo az rush gerefte budan
az un be bad dige estakhr naraftam
to ba didane in chiza hanuzam miri?

shahrzad جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:02 ب.ظ

خیلی باحال بود کلی خندیدیم
خدارو شکر ما خانومیم تو هم چین استخرای ... قرار نیست بیایم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد