صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

ته دیگ...

نوای دل‌نشین تراشیده شدن ته‌دیگ، خارت‌خارت کنان زخمه به دلم می‌زند که بیا بیا...
منم با این دک و دندونم :-|

به قول سرباز صفر ها : تا خود کارت، بود و نبود ارتش، همش 45 روز و 8 ساعت و 24 دقیقه دیگه! نبووود؟

یادم میاد بچّه که بودم، یه روز مامانم ازم پرسید : "امروز غذا چی دوست داری درست کنم واست مامان؟"
بی‌درنگ جواب دادم : "ته‌دیگ..."

به رشتی ته‌دیگ می‌شه سوخته، می‌خوام می‌شه خوایَم! حالا ته‌دیگ می‌خوام چی می‌شه؟ می‌ترسم سر سفره بگم، بجاش دوغ بریزند تو خِشتکم...

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:25 ب.ظ

shekam gonde

محمد خدادادی جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:12 ق.ظ http://everythingthatyoulik.blogfa.com

ُسلام.عیدت مبارک.من شاگردت بودم تو گویش بزرگمهر ترم ch3 حدودا دوسال پیش تنها کسی که عکستو ازت خواست.
بدت نیاد ولی خیلی دری وری نوشتی همش درباره ی شاش و پشکله!
وقتی عکستو در حال قلیون کشیدن دیدم ناراحت شدم.
یه چیزی بنویس که اگه دو تا دختر خوندن ای و اوی نگن حد اقل یه کامنت بزارن.
به وبم سر بزن.
منتظرم...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد